محمد رضا شاه به روايت تصوير


محمدرضا شاه از تاريخ 17 سپتامبر 1941 كه در مجلس شوراي ملي سوگند پادشاهي ياد كرد, و تا روز 16 ژانويه 1979 كه با چشماني پر از اشك ايران را براي هميشه ترك نمود, و تا روز اول آوريل 1979 كه حكومت ايران از "مشروطه پادشاهي" به "جمهوري اسلامي" تغيير داده شد, بمدت 38 سال پادشاه ايران بود.

محمدرضا شاه در حالي چشم از جهان فرو بست كه در روزهاي آخر زندگي و دربدري, هيچ كشوري بنا به مقتضيات سياسي و اقتصادي وقت پذيراي او نبود. اكثريت اطرافيان او نيز دورش را خالي كرده و خودشان نيز دربدر به گوشه و كنار جهان گريخته بودند. انور سادات رئيس جمهور فقيد مصر تنها رئيس كشوري بود كه با آغوش باز پذيراي او شد و در پذيرايي از او و خانواده اش از هيچ كوششي فروگذار نكرد.

محمدرضا شاه در ساعت 5 صبح روز يكشنبه 27 ژوئيه 1980 (5 امرداد ماه) بدنبال بيماري سرطان كبد, در بيمارستان "معادي" قاهره, جان به جان آفرين تسليم كرد و پيكرش در دو روز بعد در 29 ژوئيه 1980 در مسجد "الرفاعي" قاهره به خاك سپرده شد تا بنا بر وصيتش روزي در گورستان افسران و درجه دارن جانبخته ارتش شاهنشاهي, در ايران به خاك سپرده شود.مورخين و منتقدين بي طرف, از محمد رضا شاه بعنوان "وطن پرستي بزرگ اما با اشتباهاتي خطير" ياد ميكنند. اينكه اشتباهات او چه بوده و اينكه آيا اين اشتباهات سزاوار چنان مجازات سختي از سوي ايرانيان بوده است يا خير بحثي جداگانه است. اما واقعيت اين است كه اگرچه به هنگام خروج او از ايران فريادهاي "تا شاه كفن نشود اين وطن وطن نشود" در سراسر ايران طنين انداز بود و مجسمه هاي او توسط مردم در خيابانها سرنگون ميشد, اما اينك پس از گذشت بيش از يكربع قرن از درگذشتش, بي شك عقيده طيف بزرگي از ايرانيان نسبت به وي كاملا متفاوت با روزي است كه با چشمهاي پر از اشك ايران را براي هميشه ترك گفت.

محمد رضا شاه در آخرين كتاب خود, پاسخ به تاريخ, از جمله اينچنين مينويسد:".... اگر شيطاني در كار باشد, نبرد با او در ذات مطهر اسلام, براي تربيت, اعتلا و بخشايش آدمي است...احترامي كه براي دينمان داشتم مانع از آن ميشد كه نسبت به بعضي از مفتريان شدت عمل به خرج دهم. وانگهي, باورم نميشد كه مردم آن همه دروغ را باور كنند".


و در وصيتنامه خود كه آخرين مكتوب رسمي او تلقي ميشود ايچنين دار فاني را وداع ميگويد:"....من در اين دقايق واپسين, شيريني خاطرات افق ايران عزيز را كه به آن عشق ميورزم, در مقابل تلخي زهرآگين مرضي جانسوز قرار داده ام. خاطره شاليزارهاي كرانه هاي درياي خزر و مرغزارهاي ديلم, خاطره قله هاي پر برف سبلان و سهند آذربايجان, خاطره كوهستانهاي سبز و خرم زاگرس كردستان و هامون هاي عريان بلوچستان, خاطره اروند روز خوزستان و هيرمند سيستان, خاطره دشت ارژن فارس, خاطره حاشيه هاي كوير سوزان خراسان و كرمان, خاطره شهركها و دهستانهاي ساحلي خليج فارس, خاطره كوچ عشاير دلير و فداكار, و بطور كلي با انديشه همه گوشه و كنار آن سرزمينمقدس و مردم پرتلاش و پرتوان آن, چشم از جهان فروبستم..."محمد رضا شاه بهنگام مرگ 61 ساله بود.






























باورنكردني اما حقيقي

شايد باور كردن آن براي بسياري مشكل باشد كه اولين همسر محمد رضا شاه, فوزيه, كماكان در قيد حيات است. اما اين حقيقت دارد.سال گذشته خبرگزاري فرانسه از درگذشت ملكه پيشين ايران فوزيه خبر داد, اما پس از ساعاتي معلوم شد تشابه اسمي باعث اشتباه در گزارش شده است. در حقيقت پرنسس مصري كه در سن پنجاه و شش سالگي بر اثر بيماري مزمن "ام اس" در بيمارستاني در سويس درگذشت ملكه پيشين ايران نبود. او دختر ملك فاروق پادشاه سابق مصر بود كه مانند عمه اش نخستين همسر شاه فقيد ايران "فوزيه" نام داشت. و درگذشت برادر زاده "فوزيه" كه مانند خود وي "فوزيه" نام داشت اشتباها بعنوان خبر مرگ خود او پخش شدفوزيه خواهر ملك فاروق و دختر ملك فواد كه در سال 1939 با محمد رضا شاه وليعهد ايران ازدواج كرده بود اندكي پس از وقايع شهريور 20 و به پادشاهي رسيدن محمدرضا شاه به مصر رفت و ديگر بازنگشت. در سال 1949 جدايي محمدرضا شاه و فوزيه رسما اعلام شد.فوزيه پس از جدايي از محمد رضا شاه با "اسماعيل شيرين بيگ" وزير پيشين دفاع مصر ازدواج كرد. او پس از درگذشت شوهر دومش همچنان به زندگي در قاهره ادامه داد و گهگاه براي معاينات پزشكي و ديدار با دخترش شهناز و نواه اش مهناز به سويس ميرود. اين ديدارها در "مونترو" در منزل اردشير زاهدي صورت ميگيرد كه با فوزيه و همچنين شهناز و همسر دومش خسرو جهانباني دوستي صميمي دارد. اين عكس فوزيه را به اتفاق پسرش حسين شيرين بيگ و نوه اش مهناز زاهدي نشان ميدهد. پشت سر فوزيه, عكسي از دوران جواني او و زماني كه ملكه ايران بود در ميان عكسهاي متعدد پادشاهان و روساي جمهوري و شخصيتهاي برجسته سياسي جهان ديده ميشود


تنها فرزند محمدرضا شاه و فوزيه, شهناز, از زماني كه مادرش ايران را ترك گفته بود تا سالها بعد و تا زماني كه همسر اردشير زاهدي بود و به دعوت پدرشوهرش سپهبد زاهدي, فوزيه به سويس سفر كرد او را نديد. در آن زمان روابط ايران و مصر به علت روي كار آمدن عبدالناصر و عداوت او با شاه و رژيم ايران خوب نبود اما دولت مصر در هر حال به فوزيه اجازه داد تا مصر را ترك كرده و به سويس به ديدن دخترش برود. در زمان ازدواج محمدرضا شاه با فوزيه فرح ديبا يك ساله و محمدرضا شاه 20 ساله بود. اينك 67 سال از ازدواج محمدرضا شاه با فوزيه در قاهره گذشته است و تازيانه بيرحم زمان را اينك ميتوان در خطوط چهره اين ملكه پيشين ايران بخوبي نظاره گر بود.