علي دايي مي‌گويد اكنون وقت مناسبي براي انتقاد از تيم ملي فوتبال نيست.
خبر آنلاين ,فرهاد عشوندي : او علي دايي است. متفاوت از همه. او كه حالا اسمش شده نماد اعتراض به فوتبال سياسي. سرمربي راه‌آهن كه به قول علي كريمي بالا و پايين اين فوتبال را زياد ديده در گفت‌وگويي صريح با خبرآنلاين از دلايل حمايت تمام قدش از تيم‌ملي و مهمتر از آن درباره دلايل تبديل شدن نامش به عنوان سمبل اعتراض در ورزشگاه‌ها سخن مي‌گويد. او كه هيچ‌وقت در سخن گفتن، واهمه‌اي ندارد و آنچه را كه باور دارد درست است به زبان مي‌آورد.
* از وضعيت راه‌آهن شروع كنيم؟
ببينيد ما نبايد بازي با شهرداري را با يك امتياز به پايان مي برديم.
*انگار از داوري حسابي شاكي بوديد.
بهتر است خودتان برويد و فيلم بازي را ببنينيد تا متوجه بشويد. من نمي خواهم حرفي در اين باره بزنم. حرف هايم را در كنفرانس گفتم.
*كلا تيم تان نتايج خوبي هم گرفته
تيم خوبي دارم و فكر مي‌كنم در اين مدت تمرينات خوبي را پشت‌سر گذاشتيم. بچه‌ها سعي مي‌كنند تا همه خواسته‌هاي كادرفني را به نمايش بگذارند و اين باعث شده تا خيلي به تيم اميدوار باشم. ما در مدت تعطيلات، چند بازي تداركاتي را هم پشت‌سر گذاشتيم . شرايط مان بد نبود و در بازي با شهرداري هم شروع خوبي داشتيم. فكر مي كنم راه‌آهن ما در آينده حرف‌هاي زيادي براي گفتن در ليگ خواهد داشت.
* شما اينجا در راه‌آهن هم دست به جوانگرايي زديد. درست مثل تيم‌ملي و البته قبل‌تر در سايپا. انگار با جوان‌ها راحت‌تر كار مي‌كنيد؟
براي من ملاك آمادگي است. هركس كه بهتر باشد در زمين حاضر خواهد بود. من نگاه مي‌كنم ببينم چه كسي بهتر است و او در تركيب جاي مي‌گيرد. قبل از شروع فصل هم همين كار را كردم. من وظيفه داشتم تا ميدان را در اختيار اين بچه‌ها بگذارم. يك سري از آنها توانستند نظر گروه فني ما را جلب كنند و حق‌شان بود كه در تيم حاضر باشند. حالا هم تا وقتي كه بتوانند خواسته‌هاي مرا در زمين پياد كنند، در تركيب جاي خواهند داشت و خوشحال مي‌شوم كه آنها از اين فرصت به‌دست آمده‌شان بتوانند استفاده كنند و آينده فوتبال‌شان را بسازند. همه ما يك روزي از جايي شروع كرديم و سعي كرديم از فرصت‌هايي كه داشتيم، آينده‌مان را بسازيم و اميدوارم بازيكنان جوانتر ما هم قدر موقعيت‌هايشان را بدانند.
* و اين تيم جوان، كجاي جدول اگر باشد، براي علي دايي راضي‌كننده خواهد بود؟
به‌هر‌حال ما هرچه در جدول بالاتر باشيم يعني اينكه نتايج‌مان قابل قبول‌تر بوده است. از الان به اين فكر نكردم كه آخر فصل كجاي جدول باشم چون مي‌دانيد كه ما فصل را خيلي ديرتر از باقي تيم‌ها شروع كرديم. همين كه آن پايين‌ها نباشيم، شايد راضي‌كننده باشد. الان شرايطمان خيلي بد نيست اما با شروع دوباره ليگ و فرصتي كه در اين تعطيلات داشتيم، فكر مي‌كنم شرايطمان بهتر از قبل هم شده باشد و اميدوارم در ادامه راه، بهتر عمل كنيم.
* اما علي دايي هميشه براي قهرماني جنگيده.
آن براي وقتي است كه ابزار قهرماني را در اختيار داشته باشي؛ اما تيمي كه در سال‌هاي قبل هميشه مي‌جنگيده تا از سقوط فرار كند اگر امسال بتواند بهتر امتياز جمع كند و طوري پيش برود كه رتبه‌اش در جدول يك رقمي باشد، معنايش كمتر از قهرماني نيست. من هدفم اين است كه يكي از 9 تيم بالاي جدول باشيم و براي اين جايگاه مي‌جنگيم. خوشبختانه اين مدتي كه ليگ تعطيل بود، فرصت مناسبي را در اختيارمان گذاشت تا بتوانيم نقاط ضعفي را كه در 5 هفته اول داشتيم برطرف كنيم. حالا هم در ادامه راه، هدف ما اين است كه براي بازي‌هاي بهتر مبارزه كنيم.
* برسيم به اتفاقات فوتبال‌ايران. شرايط را چطور مي‌بينيد؟
حال و روز فوتبال ما را كه خودتان مي‌بينيد. مردم خودشان همه چيز را مي‌دانند. نيازي به گفتن كسي نيست.
* شما در يك برنامه تلويزيوني حاضر شديد و به شدت از كروش دفاع كرديد. اين درحالي بود كه خيلي از مربيان ليگ‌برتري به شدت از او انتقاد كردند.
ببينيد براي اينكه من سعي مي‌كنم واقعيت‌ها را درك كنم و فقط خودم را نبينم. من وظيفه ملي‌ام اين است كه تيم‌ملي كشورم را تنها نگذارم. كروش كه مربي خوبي است ولي حتي هركس ديگري هم اگر جاي كروش بود، علي دايي از او حمايت مي‌كرد چون الان اصلاً وقت مناسبي براي انتقاد نيست. الان ما بايد حمايت كنيم و حمايت ما واقعاً در كار بچه‌ها اثر مي‌گذارد چون الان و در كوران مسابقات، مربي تيم‌ملي و بازيكنانش فقط نياز به روحيه دارند. از طرف من و از طرف همه اهالي فوتبال. در كوران مسابقات آنها بايد احساس كنند همه پشت سرشان ايستاده‌ايم. البته اين نظر شخصي من است و ممكن است دوستان ديگر، نظري غير از اين را داشته باشند اما من باورم اين است كه بايد از تيم‌ملي حمايت كرد. ببينيد مثلاً وقتي بين دو بازي تيم‌ملي بوديم، ما چه بايد مي‌كرديم؟ تيم‌ملي جمعه بازي كرده و سه‌شنبه هم يك بازي سخت با قطر دارد. من بيايم و اين وسط از تيم‌ملي انتقاد كنم؟ چه چيزي عايد فوتبال ما مي‌شود؟ غير از اين است كه جوّ تيم‌ملي به هم مي‌ريزد و ممكن است روي كار بچه‌ها اثر بگذارد؟ براي همين است كه من با افتخار از تيم كشورم حمايت مي‌كنم. حالا كه دو بازي تيم تمام شده اما اگر روزهاي حساس تيم‌ملي باشد باز هم از اين تيم حمايت مي‌كنم. ضعيف شدن تيم‌ملي به همه ما در فوتبال ضربه مي‌زند. به بازيكن، به مربي، به مدير، به روزنامه‌ها، به همه...
* شما سال‌ها در تيم‌ملي بوديد چه در مقام كاپيتان و چه سرمربي، كمتر پيش آمده در مسابقه‌اي مثل مصاف با اندونزي اين همه جمعيت به ورزشگاه بيايد. فكر مي‌كنيد چه اتفاقي باعث حضور پرشور مردم شد؟
ببينيد، به‌هر‌حال مردم دوست دارند كه بازي قشنگ ببينند و شاهد برد تيم‌ملي كشورشان باشند. به‌هر‌حال سرمربي تيم‌ملي از مردم دعوت كرده بود و آنها هم كه مدتها بود براي تشويق تيم‌ملي نرفته بودند، به ورزشگاه رفتند. فكر مي‌كنم اگر روند پيروزي‌ها ادامه داشته باشد، جمعيت بيشتري هم مي‌آيد. البته بايد مسئولان هم به فكر مردم باشند و امكانات لازم را براي آنها در ورزشگاه‌ها فراهم كنند چون متأسفانه مردم در ورزشگاه‌ها از كمترين خدمات رفاهي برخوردار هستند. هرچه سعي شود شرايط را براي حضور مردم راحت‌تر كنند، مردم هم تيم‌ملي كشورشان را دوست دارند و كنار تيم مي‌مانند. آنها دلشان براي ديدن روزهاي خوش فوتبال تنگ شده.
* اين تيم الان مي‌تواند تيمي باشد كه به جام‌جهاني مي‌رود؟ چون كروش اين روزها گله‌هاي زيادي از شرايطش در تيم‌ملي دارد.
به نظر من، آدم بايد حقايق را بگويد و آقاي كروش هم اعتراض نمي‌كند بلكه حقايق موجود را مي‌گويد. من آن وقت‌‌ها حقايق را مي‌گفتم، شما مي‌گفتيد بهانه مي‌آورد اما حالا ديگر وقتي آقاي كروش اين واقعيت‌ها را مي‌گويد، كسي نمي‌تواند بگويد كه بهانه مي‌گيرد ولي چرا هركسي كه سرمربي مي‌شود همين مشكلات را دارد و گلايه مي‌كند؟ متأسفانه از تيم‌ملي آن طور كه بايد، حمايت نمي‌شود. تيم‌ملي مملكت را بايد خيلي بيشتر از اينها حمايت كنند. بايد كاري كنند كه تيم بتواند نتيجه بگيرد چون موفقيت تيم‌ملي يعني شادي يك ملت.
من هنوز يادم نرفته كه قبل از بازي‌‌تان با عربستان، رئيس فدراسيون گفت؛ اگر تكليف شود، دايي را برمي‌داريم.
ببينيد عزيز من، من اين را در تلويزيون گفتم كه وقتي استقلال كاري نباشد اين مسائل پيش مي‌آيد. متأسفانه در آن زمان اين اتفاق افتاد و ما هم در اين باره، حرف‌هاي زيادي زديم. ديگر فكر كنم دليلي نباشد كه بخواهيم اين حرف‌ها را تكرار كنيم اما آن واقعيتي بود كه رخ داد و حمايت‌ها از تيم‌ملي در زمان من هم وجود نداشت.
اول يك سؤال درباره همشهري‌هايتان مي‌خواهم بپرسم. وقتي قبل از فصل به سرعين و اردبيل رفتيد، تمام شهر يك شب را بيدار جلوي هتل‌‌تان ايستاد.
آنها به من لطف دارند چون مي‌دانند كه دوست‌شان دارم. من با اين مردم بودم، در كنارشان زندگي كردم و الان هم هنوز در كنارشان هستم. براي همين هم هست كه هميشه به من لطف دارند و شرمنده‌ام مي‌كنند.
* و براي سؤال آخر، اسم شما شده نماد مبارزه با فوتبال سياسي. ديگر فقط در بازي‌هاي پرسپوليس هم نيست، همه ورزشگاه‌ها اسمتان را فرياد مي‌كنند. هر جايي كه مي‌خواهند اعتراض كنند مي‌گويند دايي!
ببينيد من فقط صراحت لهجه ندارم، صراحت لهجه با حقيقت‌گويي فرق دارد. من كسي نيستم كه هرچه سر زبانم بيايد بگويم يا هر چيزي را بدون اينكه درباره‌اش فكر كنم، سر زبانم بياورم. من اتفاقات تلخ، چيزهاي ناحق و غلطي كه رخ مي‌‌دهد را وقتي مي‌بينم، درباره‌شان با مردم حرف مي‌زنم و آنها را مطلع مي‌كنم. مردم ما دنبال حق هستند. خسته شدند از اين همه دروغ. دوست ندارند كسي برايشان دروغ بگويد. به نظرم براي همين است كه حرف‌هايم به دلشان مي‌نشيند چون از خودشان هستم و مرا مي‌شناسند. تنها دليلش فكر مي‌كنم هميني باشد كه گفتم.
و از اين راضي هستيد كه اسمتان به عنوان سمبل انتقاد در همه جاي ايران در ورزشگاه‌ها فرياد زده مي‌شود؟
نه؛ من اصلاً دوست ندارم كه نماد اعتراض مردم باشم. مردم چون خيلي دروغ شنيدند در اين فوتبال و ورزش، خسته شدند و ديگر دوست ندارند دروغ بشنوند ولي من واقعاً دوست ندارم كه نماد اعتراض باشم.