«تقديم به زنده ياد اشكان سهرابي كه هميشه براي ما زنده خواهد ماند.» – امضاء علي كريمي.
دستنوشته اي با ماژيك؛ پشت پيراهن شماره ۱۶ باشگاه شالكه. سايت هاي مخالف دولت و سايت حكومتي روزنامه جوان مي گويند اين متن؛ دستنوشته علي كريمي است.
پيراهن او در ليگ قهرمانان اروپا كه مقابل باشگاه اينترميلان به تن كرد. كريمي در بوندس ليگا، با پيراهن شماره ۱۰ تيم شالكه مقابل كايزرسلاترن بازي كرد اما در ليگ قهرمانان؛ شماره اش ۱۶ بود.
اشكان سهرابي ۲۰ ساله، دانشجو و داراي دان ۲ تكواندو؛ در روز ۳۰ خرداد؛ در تقاطع بوستان سعدي و خيابان رودكي (سلسبيل) در تهران، هدف سه گلوله قرار گرفت و جان سپرد.
سايت روزنامه جوان نزديك به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران؛ با يادآوري مجدد حركت علي كريمي در مسابقات مقدماتي جام جهاني ۲۰۱۰ در بازي با كره جنوبي؛ بستن مچ بند سبز توسط او و ساير بازيكنان تيم ملي را تقبيح كرده است.
نام نويسنده اين گزارش درج نشده است اما در وب سايت روزنامه جوان؛ در بخش «انتخاب سردبير» گنجانده شده است.
در اين مطلب با اشاره به اهداي پيراهن علي كريمي به اشكان سهرابي نوشته شده است: «كريمي بار ديگر در حركتي مشكوك در راستاي اهداف جريان فتنه كه اين روزها در حال احتضار به سر مي برد گام برداشت.»
اين سايت؛ منبع اصلي گزارش خود را «نداي انقلاب» معرفي كرده است. نداي انقلاب، وب سايتي متعلق به گروهي است كه خود را «جوانان ولايت» و «رزمندگان دوران جنگ نرم» مي نامند.
به نوشته اين سايت هاي حكومتي؛ كريمي در پايان روزهاي فوتبالي اش به سر مي برد. اين در حالي است كه از نظر سرمربي تيم ملي فوتبال ايران؛ كريمي چنان آماده و قبراق است كه مي تواند ۹۰ دقيقه براي تيم ملي بازي كند.
روزنامه جوان نوشته است: «كريمي در اقدامي تامل برانگيز با اهداي پيراهن خود به يكي از كشته شدگان فتنه ۸۸ بار ديگر نشان داد كه وي همچنان در وادي فتنه گام مي زند.»
اين ارگان سپاه پاسداران مدعي شده است كه «مشخص نيست كريمي اين روزها اين خط و خطوط سياسي را از چه كسي و يا چه جرياني مي گيرد . وي بايد اين موضوع را بداند كه اين راه كسب محبوبيت نيست. علي كريمي همان راهي را مي رود كه شجريان پيش از وي رفت و امروز در انتهاي اين مسير آرزوي بازگشت را دارد كه البته دير شده است.»
روزنامه سپاه پاسداران نوشته است كه : «اين پاس علي كريمي به فتنه گران با واكنش مثبت ضدانقلاب روبرو شده است و حركت وي را اقدامي معنادار و جوانمردانه توصيف كرده اند.»
روز وداع اشكان سهرابي
زهرا نيك پيما، مادر اشكان در خصوص روز حادثه مي گويد «پسرم به خانه دوستش رفت و هنگام بازگشت از يك ساختمان بلند مي زنندش و گلوله به سرخرگ آئورتش خورده بود.»
مادر اشكان ادامه مي دهد: «با برادرم به بيمارستان رفتيم، دكترها گفتند كه بازگرداندنش جزو محالات است. كادر پزشكي در بيمارستان واحد خون نداشت، حتي دستگاه اكسيژن مناسبي نداشتند. پسرم پس از ۱۰ دقيقه فوت كرد.»
مادر اشكان همچنين گفته بود؛ جنازه اشكان را به راحتي در اختيارخانواده قرار نداده اند. خانواده تنها توانستند بعد از سه روز دوندگي، جنازه اشكان را تحويل بگيرند.
به گفته خانم نيك پيما، «اعلاميه ها و پرچم ها را مي كندند و در مراسم بهشت زهرا دوربين فيلمبرداي را دزيدند و بردند. تعهد گرفتند كه سرو صدا نكنيم و شلوغ نكنيم و جنازه را يك سره به بهشت زهرا ببريم.»
خواهر اشكان هم گفته بود: «اشكان تازه از دانشگاه برگشته بود. به ما گفت مردم در خيابانها در حال تظاهرات هستند. گفت نيروهاي گارد ويژه همهٔ خيابانهاي اطراف را بستهاند و مردم را متفرق ميكنند. مادرم از من خواست كه مانع ازبرگشتن اشكان به خيابان شوم. من هم تمام تلاشم را كردم كه حواس اشكان را به مسائلي غير از خيابان بكشانم اما شلوغيهاي خيابان ما هرلحظه بيشتر ميشد. مردم به كوچهها و منازل پناه ميبردند. صداي شعارهاي مختلفي را ميشنيديم و صداي تيراندازي و بوي گاز اشگآور همه جا را گرفته بود. از اشكان خواستم كه به خيابان نرود. اما او آخرين حرفش را به من زد و از خانه خارج شد: «نگران نباش، بر ميگردم.»