علي كريمي يكي از پديدههاي فوتبال كشور است. اما شهرت وي تنها به زمين فوتبال محدود نميشود. درباره شخصيت ورزشي و اجتماعي علي كريمي نظر مهدي رستمپور را جويا شديم.
از معدود نامهايي كه پرسپوليسيها و استقلاليها بر سرش توافق دارند، علي كريمي است. در
ورزشگاهها هنگام بازيهاي ليگ يا ملي، بيش از همه تشويق ميشود. در سايتها و وبلاگها، در مقايسه با بقيه ورزشكاران ايران بيشترين توجه به اوست.
اقدامات و فعاليتهاي اجتماعي علي كريمي، در سايتهاي عمومي مثل فيس بوك يا سايت بالاترين، مورد اقبال گسترده كاربران قرار ميگيرد. وقتي چند بازيكن تيم ملي تصميم به استفاده از مچ بند سبز ميگيرند، او بلندترين نوارهاي سبز را انتخاب ميكند و به جاي يك دست، دور هر دو دستش ميپيچد.
كريمي برخلاف ساير چهرههاي مشهور فوتبالي، اهل حضور در برنامههاي صداوسيما نيست. ضمن اينكه هيچ وقت در مصاحبههايش از جملههاي رايجي مثل «مردم خودشان همه چيز را ميدانند» استفاده نميكند. جملهاي كه برخي چهرههاي فوتبالي تقريباً در تمام مصاحبههاي خود بكار ميبرند.
كريمي هرگز درباره مسائل مالي مصاحبه نكرده. او حاضر نيست چك و سفتههايي كه از تيمهاي باشگاهي گرفته اما وصول نشدهاند را مقابل دوربينهاي تلويزيوني نمايش بدهد. بروز رفتارهاي غير متعارف و شنا كردن در جهت مخالف آب، از مشخصههاي محمدعلي كريمي پاشاكي است.
به طور مثال، در شرايطي كه برخي بازيكنان فصل استيل آذين همچنان پيگير مطالبات خود از اين باشگاه هستند، علي كريمي قبل از پايان فصل قبل، باقي مانده مبلغ قراردادش را بخشيد. او گفت مسئولين باشگاه حق و حقوق من را در امور خيريه خرج كنند.
صاحب نظران عرصه ورزش بارها يادآور شدهاند كه پهلواني محدود به گود زورخانه نيست. يك ورزشكار مردم دار، الزاماً كشتي گير يا باستاني كار نيست.
تعريف عام پهلواني عبارت است از دستگيري از ضعيفان، كمك به همنوعان، كرنش نكردن در برابر قدرت و يكرنگي و صداقت در عملكرد و گفتار.
از اين منظر، علي كريمي را ميتوان حائز مشخصههايي دانست كه او را به اين صفت ستوده شده در فرهنگ ايرانيان نزديك ميكند.
در اين گزارش به نمونههايي از رفتارهاي علي كريمي اشاره شده است. عملكردي كه صرف نظر از رفتار پهلوانانه در فرهنگ ايران زمين، در عرف بين المللي نيز رفتار جوانمردانه يك سوپر استار، در خارج از محيط ورزش است.
برخي از فعاليتهاي انسان دوستانه اين فوتباليست محبوب ايراني در زير آمده است. اقداماتي كه گاهي چندان عاري از خطر نيز نبودهاند.
كودكان و سالمندان بيسرپرست
در منطقه محروم پيشواي ورامين، در موسسهاي به نام «خانه سازندگان فردا» حدود ۱۲۰ نفر زندگي ميكنند. از بچههاي بيسرپرست گرفته تا سالمندان. اين مجموعه هيات امنايي دارد كه متشكل از افراد خير، تحصيل كرده و اساتيد دانشگاه است.
بين اعضاي هيات امنا، يك فوتباليست نيز به صورت افتخاري حضور دارد. شرط حضورش اين بود كه كسي متوجه نشود آنجا فعاليت ميكند اما يكي ديگر از اعضاي اين موسسه خيريه، نام او را افشا كرد.
اين فوتباليست كسي نيست غير از علي كريمي. برنج ساليانه اين موسسه را تامين ميكند. كمكهاي نقدي، پوشاك و تهيه كولر براي آن منطقه بسيار گرم از ديگر اقدامات كريمي است.
به گفته بيژن معتمدي، علي كريمي همچنين رختشوي خانه مدرن و بسيار گرانقيمتي را نيز خريداري كرده و به اين موسسه اهدا كرده است.
غير از ارسال كمك، هر وقت فرصت كند سري به آنجا ميزند و با بچهها، فوتبال گل كوچك بازي ميكند. ماجراهاي مشابه فراواني در زندگي علي كريمي وجود دارد كه همه آنها توسط ديگران افشا شده است.
تجليل از كشتهشدگان پس از انتخابات
ماجراي اهداي پيراهن باشگاه شالكه به اشكان سهرابي، آخرين نمونه از اتفاقاتي است كه در عرصههايي خارج از محيط ورزش، توسط علي كريمي رقم خورده است. او پشت اين پيراهن نوشته است: «تقديم به زنده ياد اشكان سهرابي كه هميشه براي ما زنده خواهد ماند.»
اشكان سهرابي ۲۰ ساله بود. دانشجوي مهندسي و داراي دان ۲ تكواندو. او در روز ۳۰ خرداد ۸۸ در جريان تظاهرات مسالمت آميز مردم در تقاطع بوستان سعدي و خيابان رودكي تهران، هدف سه گلوله قرار گرفت و جان سپرد.
پرونده قتل او مانند ساير كشته شدگان پس از انتخابات، هنوز گشوده نشده، بسته شد. خانواده او حتي براي خاكسپارياش نيز با مشكلات فراواني مواجه بودند.
مادر اشكان سهرابي درباره ماجراي اهداي پيراهن توسط كريمي به پسرش گفته است: «پسر من آقاي كريمي را به عنوان فوتباليست خيلي دوست داشت و از طرفداران ايشان بود. من اين مطلب را به اطلاع
ايشان رساندم. آقاي كريمي هم وقتي اين را شنيده بودند پيراهن شالكه خود را تقديم پسر من كردند.»
ايشان رساندم. آقاي كريمي هم وقتي اين را شنيده بودند پيراهن شالكه خود را تقديم پسر من كردند.»
اما همين اهداي پيراهن، به مذاق رسانههاي حكومتي خوش نيامد و در برخي سايتها از جمله سايت روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران، به شدت به كريمي حمله شده و ضمن هشدارهاي غير مستقيم، او را فتنه گر ناميدند.
مادر اشكان سهرابي در اين باره گفته است: «فكر نميكنم اين مساله ربطي به آنها داشته باشد كه بخواهند در آن دخالت كنند و نظر بدهند. من ميخواهم به علي كريمي بگويم كه واقعاً جوانمرد هستند.»
مادر اشكان سهرابي، اين اقدام كريمي را سياسي نميداند. او ميگويد: «اين هديه اصلا جنبه سياسي ندارد كه بخواهند كريمي را اذيت كنند. فرزند من يك پرسپوليسي بود و آقاي كريمي و مهدوي كيا را دوست داشت. هديه آقاي كريمي هم قدرداني از يك طرفدار بوده است. دليلي وجود ندارد كه بخواهند ايشان را زير سوال ببرند و يا مورد انتقاد قرار دهند. من در مقابل ملت ايران از آقاي كريمي و روح بلندي كه دارند و
توجهي كه به پسر من داشتند تشكر ميكنم.»
توجهي كه به پسر من داشتند تشكر ميكنم.»
رفيق دردهاي بابك معصومي
بابك معصومي كاپيتان سابق تيم ملي فوتسال ايران پس از مدتها مبارزه با سرطان، سرانجام از دنيا رفت.
سال گذشته وقتي علي كريمي را به جرم آب خوردن در ماه رمضان از باشگاه استيل آذين اخراج كردند، معصومي در مصاحبهاي گفت: «مردم بايد بدانند زماني كه پزشكان از من قطع اميد كرده بودند، فقط علي كريمي بود كه با سخاوتش مثل هميشه تمام هزينههاي بيمارستان مرا پرداخت كرد. با هزينه او از يك اتاق عمومي به اتاق اختصاصي رفتم و تمام هزينههاي مربوط به درمانم را هم او پرداخت كرد.»
تا قبل از اين مصاحبه معصومي، كسي از اين ماجرا مطلع نبود. جالب آنكه بسياري از مسئولين ورزش بارها با حضور در بيمارستان، مقابل دوربينهاي تلويزيوني و عكاسان رسانهها، وعده كمك به معصومي را داده بودند. اما پس از پخش ويدئوها در تلويزيون و چاپ عكسها، وعدههاي خود را فراموش كردند.
كريمي وعدهاي نداد. بيسر و صدا و به دور از دوربينها فقط به آنچه احساسات انسانياش ايجاب ميكرد، عمل كرد. او حتي قصد داشت معصومي را براي معالجه به آمريكا بفرستد اما شرايط ادامه درمان در ايران مهيا شد.
بلندقدترين مرد ايران
قد يك جوان بيمار، به خاطر عملكرد نامناسب غدد داخلى و تشخيص نادرست پزشكان بسيار بيشتر از حد متعارف رشد كرده بود. حال آنكه او كه اهل شمال ايران است، به لحاظ مالى هم در شرايطى نبود كه از پس هزينه هاى سنگين عمل جراحى برآيد.
مرتضى مهزاد در گفتگوى خود با نشريهاي محلى از آرزوهايش ياد كرده و داشتن يك دستگاه كامپيوتر و ملاقات با على كريمى را روياهاي خود دانسته بود.
علي كريمي با اطلاع از اين موضوع، در رستورانى در خيابان سئول، صحنههاي زيبايي را رقم زد. عكسي كه كريمي اين جوان بلندبالا را در آغوش گرفته، در رسانهها منتشر شد. گرچه رسانهاي شدن اين مسئله برخلاف ميل كريمي و صرفاً به دليل پيشگام شدن يك برنامه تلويزيوني در ملاقات كريمي و مهزاد رخ داد.
اما پس از آن ملاقات، كسي متوجه نشد كريمي تا چه اندازه در شاد كردن دل مرتضي مهزاد پيش رفته است.
لباس تيم ملي دختران
تيم ملي فوتبال دختران زير ۱۹ سال ايران كه راهي رقابتهاي مقدماتي قهرماني آسيا شده بود، مهناز امير شقاقي را به عنوان سرمربي بالاي سر خود ميديد.
او در مصاحبهاي گفت: «علي كريمي نسبت به فوتبال بانوان توجه خاصي دارد. او يك الگوي ورزشي براي ارتقاي روحيه بازيكنان است و جدا از اين موضوع، كريمي امكانات و لوازم مورد نياز ما را تامين كرد.»
كريمي باز هم ترجيح داد در اين مورد صحبتي نكند، امير شقاقي اما از صحبتها و اقدامات روحيهبخش مرد سال سابق فوتبال آسيا خبر داد و گفت: «كريمي نميخواست نامش مطرح شود، او براي بازيكنان ما فقط يك شرط گذاشت. كريمي گفت به شرطي اين كمكها را انجام ميدهد و ادامه خواهد داد كه تيم ما گل بزند و مقام بياورد.»
اين مصاحبه نيز با واكنش تند مسئولين فدراسيون فوتبال مواجه شد. آنها به بيتوجهي متهم شده و از نگاه رسانهها، در تامين البسه تيم ملي دختران ايران كوتاهي كرده بودند.
با هنرمندان
علي كريمي روابط خوبي با برخي هنرمندان و بازيگران سينما دارد. در تمرينات و گاهي روي سكوهاي ورزشگاه ميتوان او را همراه با يكي از بازيگران سريالهاي تلويزيوني ديد.
احمدرضا پورمخبر بازيگر طنز سينماي ايران نيز به شدت مورد علاقه علي كريمي بود. اين بازيگر توانا روابط جالبي با كريمي داشت.
يكي از نشريات از ديدارهاي كريمي و پورمخبر نوشت. با اين توضيح كه وقتي گفتگويشان به پايان ميرسد، پورمخبر در بيرون خانهاش وانتي را ميبيند كه برخي لوازم منزل در آن گنجانده شده و هديهاي از سوي علي كريمي است.
پورمخبر فقط يك نمونه است از هنرمنداني كه علي كريمي به طرز جالبي حتي هواي آنها را نيز دارد.