تصویر ماندگار تلسکوپ هابل از v838 mon که گفته میشود همان نیبیرو است |
همه نام های نیبیرو
- نیبیرو [ نام گذاری سومریان ]
- دهمین سیاره [ بدون در نظر گرفتن ماه و خورشید ]
- دوازدهمین سیاره [ با در نظر گرفتن ماه و خورشید ]
- ورم وود [ در انجیل عهد جدید ]
- سیاره ایکس [ در ستاره شناسی حال حاضر ]
- Tzoltze ek [ در ستاره شناسی قوم مایا ]
- اریس [ بزرگ ترین سیاره کوتوله در منظومه شمسی ]
- سیاره Xena [ اسم سیاره اریس، قبل از رصد کامل ]
- UB313 2003 [ نام علمی سیاره اریس ]
- نمسیس [ کوتوله سرخ فرضی ]
- سدنا [ یکی از سیارات فرا نپتونی ]
- V838 Mon [ ستارهای در صورت فلکی تکشاخ ]
زکریا سیتچین
او یک نویسنده و محقق روس تبار است که با مجموعه کتاب های سرگذشت زمین مشهور شد ،زکریا سیتچین از معدود افرادی است که قادر به ترجمه خط سومری بوده و بیشتر آثار او از ترجمه ی خطوط میخی سومری ها برگرفته شده است. در سال 1976، زکریا سیتچین، با چاپ کتاب خود بنام دوازدهمین سیاره، بحثی جنجال آمیز پیش کشید. در این کتاب و همچنین کتابهای بعدی، سیتچین ، ترجمه های خود از متون قدیمی سومری ها را آورد که داستانی شگفت انگیز در مورد منشا انسانها روی سیاره زمین نقل می کردند. داستانی متفاوت و بسیار جذاب تر از آنچه که تمامی ما تا بحال شنیده ایم.
افسانههای سومری
طبق ترجمه زکریا سیتچین از متون کتیبههای سومری، حدود ۴۵۰۰۰۰ سال پیش شرایط جوی سیاره ای دارای تمدن هوشمند بنام نیبیرو دچار مشکل می شود. آنوناکیگروهی از ساکنین این سیاره بودند که برای استخراج طلا بر روی زمین فرود آمدند. رهبری این گروه را شخصی به نام انکی بر عهده داشت. طبق کتیبههای سومری، آنوناکی برای ترمیم اتمسفر سیاره خود نیاز به طلای زمین داشتند. آنان اولین پایگاه زمینی را در منطقه ای به نام اریدو واقع درعراق امروزی بنا می کنند تا از بستر خلیج فارس طلا استخراج کنند. با کشف منابع دیگر در بین النهرین و آفریقا آنوناکیهای بیشتری به زمین فرود آمده و معادن و پایگاههای دیگری در بین النهرین و آفریقا بنا کردند. ایگیگیها گروه دیگری از انسانهای فرازمینی بودند که به دستور انکی در معادن طلای زمین کار می کردند.
انکی و آفرینش انسان
طبق کتاب "کتاب گمشده انکی" نوشته زکریا سیتچین که ترجمه ای است از برخی لوحههای سومری، ایگیگیها برای رهایی از مشقت کار در معادن سر به طغیان گذاشته و دست از کار کشیدند. انکی برای جبران نیروی کار، با دستکاریهای ژنتیکی میمونها ( به قولی انسان هموساپینس ) در آزمایشگاه خود گونه جدیدی از انسان یعنی گونه هموساپینس ساپینس یا انسان دانای امروزی را بوجود آورد تا در معادن طلا کار کنند. اما پس از مدتی انکی بر خلاف نظر دیگر آنوناکیها با زنی از زمینیها ازدواج میکند و صاحب فرزندانی می شود. بسیاری اعتقاد دارند نیمه خدایان ( پسران و دختران خدایان ) در مصر و آتلانتیس و همچنین رب النوع افسانههای یونان که مردم آنها را می پرستیدند فرزندان آنوناکی هستند که حاصل ازدواج نژادی بین آسمانیها و زمینی هایند.
این داستانی حیرت انگیز است. بیشتر تاریخ شناسان، انسان شناسان و باستان شناسان آن را بعنوان یک افسانه سومری در نظر می گیرند. اما کار سیتچین ،مجموعه ای از هواداران و محققان سرسخت ایجاد کرده است که داستان را بسیار ارزشمند می دانند و برخی از آنها بر این باورند که به زودی نیبرو دوباره به ما نزدیک می شود و زمان تخمینی آن بین سالهای 2003 تا 2013 است.
داستان کتیبه ها
کتیبه های خطوط میخی باستانی که قدمت آنها به شش هزار سال پیش باز می گردد ، قصه ای می گویند . در آنها نوشته شده که موجوداتی بنام آنوناکی از سیاره دیگری در منظومه شمسی ما ، بنام نیبرو به روی زمین آمدند. اگر تابحال در این مورد نشنیده اید، علت آن است که علم نجوم ما ، نیبیرو را بعنوان یکی از سیاراتی که دور خورشید می گردند، قبول ندارد. سیتچین مدعی است که نیبیرو وجود دارد، و حضور آن نه تنها برای گذشته نوع بشر ، بلکه برای آینده او هم نقش مهمی دارد.
افسانههای سومری
طبق ترجمه زکریا سیتچین از متون کتیبههای سومری، حدود ۴۵۰۰۰۰ سال پیش شرایط جوی سیاره ای دارای تمدن هوشمند بنام نیبیرو دچار مشکل می شود. آنوناکیگروهی از ساکنین این سیاره بودند که برای استخراج طلا بر روی زمین فرود آمدند. رهبری این گروه را شخصی به نام انکی بر عهده داشت. طبق کتیبههای سومری، آنوناکی برای ترمیم اتمسفر سیاره خود نیاز به طلای زمین داشتند. آنان اولین پایگاه زمینی را در منطقه ای به نام اریدو واقع درعراق امروزی بنا می کنند تا از بستر خلیج فارس طلا استخراج کنند. با کشف منابع دیگر در بین النهرین و آفریقا آنوناکیهای بیشتری به زمین فرود آمده و معادن و پایگاههای دیگری در بین النهرین و آفریقا بنا کردند. ایگیگیها گروه دیگری از انسانهای فرازمینی بودند که به دستور انکی در معادن طلای زمین کار می کردند.
انکی و آفرینش انسان
طبق کتاب "کتاب گمشده انکی" نوشته زکریا سیتچین که ترجمه ای است از برخی لوحههای سومری، ایگیگیها برای رهایی از مشقت کار در معادن سر به طغیان گذاشته و دست از کار کشیدند. انکی برای جبران نیروی کار، با دستکاریهای ژنتیکی میمونها ( به قولی انسان هموساپینس ) در آزمایشگاه خود گونه جدیدی از انسان یعنی گونه هموساپینس ساپینس یا انسان دانای امروزی را بوجود آورد تا در معادن طلا کار کنند. اما پس از مدتی انکی بر خلاف نظر دیگر آنوناکیها با زنی از زمینیها ازدواج میکند و صاحب فرزندانی می شود. بسیاری اعتقاد دارند نیمه خدایان ( پسران و دختران خدایان ) در مصر و آتلانتیس و همچنین رب النوع افسانههای یونان که مردم آنها را می پرستیدند فرزندان آنوناکی هستند که حاصل ازدواج نژادی بین آسمانیها و زمینی هایند.
این داستانی حیرت انگیز است. بیشتر تاریخ شناسان، انسان شناسان و باستان شناسان آن را بعنوان یک افسانه سومری در نظر می گیرند. اما کار سیتچین ،مجموعه ای از هواداران و محققان سرسخت ایجاد کرده است که داستان را بسیار ارزشمند می دانند و برخی از آنها بر این باورند که به زودی نیبرو دوباره به ما نزدیک می شود و زمان تخمینی آن بین سالهای 2003 تا 2013 است.
داستان کتیبه ها
کتیبه های خطوط میخی باستانی که قدمت آنها به شش هزار سال پیش باز می گردد ، قصه ای می گویند . در آنها نوشته شده که موجوداتی بنام آنوناکی از سیاره دیگری در منظومه شمسی ما ، بنام نیبرو به روی زمین آمدند. اگر تابحال در این مورد نشنیده اید، علت آن است که علم نجوم ما ، نیبیرو را بعنوان یکی از سیاراتی که دور خورشید می گردند، قبول ندارد. سیتچین مدعی است که نیبیرو وجود دارد، و حضور آن نه تنها برای گذشته نوع بشر ، بلکه برای آینده او هم نقش مهمی دارد.
- انسانهای اولیه در سومر و بابل به ترتیب نام این سیاره ایکس را نیبیرو و ماردوک گذاشته بودند.
- نیبیرین ها ، مردم نیبیرو ، اغلب آنوناکی ، نفلیوم، الوهیوم ( معادل خدایان) ، و ماردوکی ها نامیده می شوند.
- کلمه آنوناکی به معنای از آسمان بر زمین آمدگان می باشد. در انجیل عهد عتیق ، این ملاقات کنندگان آسمانی و بهشتی ، آناکیم خوانده شده اند.
سومری ها و ستاره شناسی
همانطور که میدانید سومریها یکی از اولین تمدنهای شناخته شده روی زمین هستند که محل زندگیشان جایی در عراق کنونی بود. آنها تعدادی لوح از خود به جای گذاشتند که خیلی جالبند. اگر شما ترجمه لوح های سنگی را بخوانید چیزهایی را پیدا میکنید که ادیان امروزی هم به آن اعتقاد دارند. بعضی ها میگویند منشا برخی از عقاید دین های امروزی به نحوی از آنجا نشات می گیرد. این سومریها در ستاره شناسی بسیار پیشرفته بودند. بعضیها اعتقاد دارند موجودات غیر زمینی با آنها در ارتباط بودند وگرنه نمیتوانستند همچین علمی داشته باشند. خوب از این قضیه هم که بگذریم آنها در لوحهای سنگی، سیاره های منظومه شمسی رو توصیف کردند و حتی طرز بوجود آمدن کره زمین و خیلی چیزهای دیگر که ستاره شناسان به تازگی آنهم با تکنولوژی جدید کشف کردند را شرح دادند.
کتیبه هایی که کشف رمز شده اند
در قرن 6 قبل از میلاد مسیح، کاتبانٍ Enuma Anu Enlil، گروهی از مردان بابلی بودند که کارشناسان حرفه ای در ستاره شناسی و طالع بینی محسوب می شدند. کتیبه ها اشاره ای به این گروه از کاتبان دارد ، اما ما دقیقا نمی دانیم که آنها که بودند، چه کار کردند و چگونه آموزش دیده اند. با این حال ، برای صدها سال کاتبان، سوابق دقیقی از وقایع طبیعی بر روی زمین و آسمان به منظور پیش بینی آینده ثبت کرده اند . برای آشنایی با جزئیات این کتیبه ها اینجا کلیک کنید.
می گویند این سمبل، از پدیده خورشید گرفتگی الهام گرفته شده است.
همانطور که میدانید سومریها یکی از اولین تمدنهای شناخته شده روی زمین هستند که محل زندگیشان جایی در عراق کنونی بود. آنها تعدادی لوح از خود به جای گذاشتند که خیلی جالبند. اگر شما ترجمه لوح های سنگی را بخوانید چیزهایی را پیدا میکنید که ادیان امروزی هم به آن اعتقاد دارند. بعضی ها میگویند منشا برخی از عقاید دین های امروزی به نحوی از آنجا نشات می گیرد. این سومریها در ستاره شناسی بسیار پیشرفته بودند. بعضیها اعتقاد دارند موجودات غیر زمینی با آنها در ارتباط بودند وگرنه نمیتوانستند همچین علمی داشته باشند. خوب از این قضیه هم که بگذریم آنها در لوحهای سنگی، سیاره های منظومه شمسی رو توصیف کردند و حتی طرز بوجود آمدن کره زمین و خیلی چیزهای دیگر که ستاره شناسان به تازگی آنهم با تکنولوژی جدید کشف کردند را شرح دادند.
منظومه شمسی به همراه سیاره نیبیرو |
چرخ زندگی |
درخت زندگی و گوی بالدار |
کتیبه هایی که کشف رمز شده اند
در قرن 6 قبل از میلاد مسیح، کاتبانٍ Enuma Anu Enlil، گروهی از مردان بابلی بودند که کارشناسان حرفه ای در ستاره شناسی و طالع بینی محسوب می شدند. کتیبه ها اشاره ای به این گروه از کاتبان دارد ، اما ما دقیقا نمی دانیم که آنها که بودند، چه کار کردند و چگونه آموزش دیده اند. با این حال ، برای صدها سال کاتبان، سوابق دقیقی از وقایع طبیعی بر روی زمین و آسمان به منظور پیش بینی آینده ثبت کرده اند . برای آشنایی با جزئیات این کتیبه ها اینجا کلیک کنید.
علامت خورشید یا گوی بالدار
این سمبل یکی از مهمترین سمبل های تمام اعصار می باشد. در اکثر تمدن های باستانی ردّ پایی از آن به چشم می خورد. توضیح کامل این علامت خارج از بحث ماست، اما گفته می شود که این علامت به نیرویی ماورایی ( فضایی ) ربط دارد و همین طور به سیاره مرموز نیبیرو.می گویند این سمبل، از پدیده خورشید گرفتگی الهام گرفته شده است.
چرا به آن سیاره ایکس می گویند؟
در گذشتهای نه چندان دور ، اخترشناسان میخواستند به دنبال انحرافات مشاهده شده در حرکات مداری سیاره اورانوس و نپتون نشانهای از سیاره دهمی را در منظومه شمسی بیابند. میگویند تاریخ هرگز تکرار نمیشود. با این حال، از 1864 و به دنبال کشف سیاره نپتون بر مبنای محاسبات اوربین لوویه ، بسیاری از اخترشناسان کوشیدند این موضوع را دوباره تکرار کنند.
عدهای هم میخواستند سیارهای فرضی و نزدیکتر از سیاره عطارد نسبت به خورشید را کشف کنند. برخی هنوز هم تمام سعی خود را بکار میاندازند تا سیارهای بزرگ را در مرزهای نهایی منظومه خورشیدی بیابند. لوویه ، برای پیش بینی وجود وضعیت قرارگیری و موقعیت نپتون ، بررسیها و محاسبات خود را بر مبنای انحرافاتی که حرکت اورانوس را مختل میکردند و در آن زمان توضیحی برای آنها نیافته بودند، پایه گذاری کرد.
کشف نپتون و نتیجه آننپتون بر اساس محاسبات ریاضیدانانی به نام های جان کاچ آدامز و اوربین لوویه کشف شده بود تا توضیحی بر اختلافات موجود میان مدار محاسبه شده و رصد شده سیارات اورانوس، زهره و مشتری باشد. پس از کشف نپتون، هنوز هم اختلاف نورهایی در مدار این سیارات دیده میشد. دامنه این اختلافات نوری حتی به مدار نپتون نیز رسیده بود. این اطلاعات و ابهامات موجود اخترشناسان را به این فرضیه سوق داد که احتمالا باز هم سیاره دیگری این بار ماورای سیاره تازه کشف شده نپتون وجود دارد. دو دانشمند به نامهای ویلیام پیکرینگ و پرسیوال لاول ، هر یک مستقل از دیگری ، جرم و مسیر این سیاره فرضی را محاسبه کردند که لاول پیشاپیش آن را "سیاره ایکس" نامیده بود.
البته وی دو سری تحقیقات مجزا برای کشف دقیق این سیاره انجام داد که اتفاقا هر دوی آنها با ناکامی همراه بود. نخستین سری از این تلاشها در سال 1909 پایان یافت. پس از تجدید نظرهایی در محاسبات و پیشبینیهایش درخصوص مکانی که این سیاره باید وجود داشته باشد، دومین سری از تلاشهایش را در حد فاصل سالهای 1913 تا 1915 انجام داد، اما آن نیز بدون نتیجه مشخصی پایان یافت.
کشف پلوتو
کاوشهای تصویری که بر مبنای این محاسبات انجام گرفته بودند، تا مدتها بیثمر ماندند، سرانجام اخترشناسی به نام کلاید تامبا شیئی را که این همه چشم به انتظارش بودند در منهای 6 درجه از موقعیت پیش بینی شده ، شناسایی کرد. این سیاره جدید ، نام پلوتو را به خود گرفت. اما طولی نکشید که مشخصات آن (قطر ظاهری کم و درخشش آن که بسیار کمتر از پیش بینیها بود) این تردید را بوجود آورد که جرم پلوتو بسیار کمتر از آن مقدار است که بتواند اختلالی بویژه در حرکات اورانوس و نپتون بوجود بیاورد.
در دهههای 1980 و 1990 رابرت هارینگتون از اخترشناسان رصدخانه نیروی دریایی آمریکا که برای نخستین بار محاسبه کرده بود پلوتو آنقدر کوچک است که نمیتواند اختلالی در مدار اورانوس یا نپتون ایجاد کند، رهبری تحقیقاتی گسترده برای تشخیص علت اصلی مدارهای نامنظم سیاره پلوتو را به عهده گرفت. وی اینگونه محاسبه کرد که حتی در صورت وجود هم، سیاره X باید در فاصلهای معادل 3 برابر فاصله خورشید از مدار نپتون قرار داشته باشد و در عین حال سیارهای بشدت خسوف و کــسوفی باشد. مطرحشدن این یافتهها از سوی محققان و صاحبنظران با درکهای متفاوتی روبهرو شد.
اما در سال 1972 دنیای علم شاهد طرح نظریه عجیب و البته بحثبرانگیز دیگری درخصوص این سیاره بود. در آن سال ژوزف برادی از رصدخانه ملی لاورنس لیورمور به مطالعه دقیق بینظمیهایی در دنبالهدار هالی پرداخت. وی مدعی شد این بینظمیها میتواند ناشی از وجود سیارهای در حد و اندازه مشتری باشد که در نقطهای از منظومه شمسی فراتر از نپتون قرار داشته و به دور خورشید میچرخد.
این نظریه به دلیل آن که بسیار جنجالبرانگیز بود از سوی اخترشناسانی نظیر برایان مارسدن از دانشگاه هاروارد آمریکا مورد حمله قرار گرفت.
او که درخصوص سیاره X تردیدهایی را مطرح کرده بود، در پاسخ به این نظریه جنجالی گفت : بینظمیهایی که در دنبالهدار هالی وجود دارد، تصادفی است و براحتی میتوان گفت که تنها خطاهای رصدی هستند و نه چیز دیگر.
رد نظریه وجود سیاره دهم
طولی نکشید که این نظریهها با بحثها و مخالفتها روبرو شد. ابتدا شبیه سازیهایی که با توجه به چگالی و آلبیدویی (قدرت بازتاب ، سپیدی) پذیرفتنی با این سیاره انجام گرفتند، نشان دادند که باید قدر (میزان روشنایی هر ستاره که با مقیاسی لگاریتمی سنجیده میشود، هر چه میزان عددی قدر ستاره بیشتر باشد، ستاره کم فروغتر است) نزدیک به 11 تابش داشته باشد. مشکل بتوان باور کرد که شیئی چنان درخشان تا کنون از چشم مشاهده گران و رصد کنندگان آسمان ، پنهان مانده باشد.
پژوهشهای تصویری نیز نتیجهای نداشت و سرانجام ، محاسباتی که دو گروه از دانشمندان ، یکی در رصدخانه نیروی دریایی آمریکا و دیگری در دانشگاه هاروارد ، انجام دادند ثابت کرد که وجود چنین سیارهای از نظر دینامیکی ناممکن است، زیرا با پیکربندی منظومه شمسی ناسازگار است.
از سر گیری تحقیقات
بار دیگر مسأله اختلالهای بر جا مانده از حرکات اورانوس و نپتون بر سر زبان افتاد. این بار داشنمندان دیگری ، با کمک محاسبههای رایانهای خود ، چهره این سیاره فرضی را چنین ترسیم کردند :
سیارهای که جرم آن میان دو و پنج برابر کره زمین است، که بر مداری بسیار طویل و با زاویه بسیار شیب دار در صفحه دایرة البروج ، در فاصلهای از خورشید که از 50 تا 100 واحد نجومی متغیر است با دوره تناوب چرخش نزدیک به 800 سال.
شاید طی یکی از گذرهایش در پایینترین مرحله ، در خیلی سال پیش ، این کره ، حرکت قمر اصلی نپتون ، یعنی تریتون را معکوس ساخته است. این ماه تنها ماه سامانه خورشیدی است که حرکت رجوعی دارد, که مدار آن مخالف مدار سیاره است. ضمن آنکه پلوتو را از خانواده اقمار نپتون بیرون آورده ، آن را در مدار خورشیدی قرار داده است.
هارینگتن ، پس از توفیق در محاسباتش ، الگوی تازهای را ارائه داد: الگوی کره ای چهار برابر جرم زمین که در فاصله ای حدود 2.5 برابر پلوتو ، به دور خورشید میچرخد. این کره فرضی با قدر نزدیک به 14 که در صورت فلکی عقرب واقع شده تا کنون از چشم راصدان آسمان پهناور ، پنهان شده و چهره در نقاب فرو برده است.
سیارات و سیارات کوتوله منظومه شمسی |
عدهای هم میخواستند سیارهای فرضی و نزدیکتر از سیاره عطارد نسبت به خورشید را کشف کنند. برخی هنوز هم تمام سعی خود را بکار میاندازند تا سیارهای بزرگ را در مرزهای نهایی منظومه خورشیدی بیابند. لوویه ، برای پیش بینی وجود وضعیت قرارگیری و موقعیت نپتون ، بررسیها و محاسبات خود را بر مبنای انحرافاتی که حرکت اورانوس را مختل میکردند و در آن زمان توضیحی برای آنها نیافته بودند، پایه گذاری کرد.
کشف نپتون و نتیجه آننپتون بر اساس محاسبات ریاضیدانانی به نام های جان کاچ آدامز و اوربین لوویه کشف شده بود تا توضیحی بر اختلافات موجود میان مدار محاسبه شده و رصد شده سیارات اورانوس، زهره و مشتری باشد. پس از کشف نپتون، هنوز هم اختلاف نورهایی در مدار این سیارات دیده میشد. دامنه این اختلافات نوری حتی به مدار نپتون نیز رسیده بود. این اطلاعات و ابهامات موجود اخترشناسان را به این فرضیه سوق داد که احتمالا باز هم سیاره دیگری این بار ماورای سیاره تازه کشف شده نپتون وجود دارد. دو دانشمند به نامهای ویلیام پیکرینگ و پرسیوال لاول ، هر یک مستقل از دیگری ، جرم و مسیر این سیاره فرضی را محاسبه کردند که لاول پیشاپیش آن را "سیاره ایکس" نامیده بود.
البته وی دو سری تحقیقات مجزا برای کشف دقیق این سیاره انجام داد که اتفاقا هر دوی آنها با ناکامی همراه بود. نخستین سری از این تلاشها در سال 1909 پایان یافت. پس از تجدید نظرهایی در محاسبات و پیشبینیهایش درخصوص مکانی که این سیاره باید وجود داشته باشد، دومین سری از تلاشهایش را در حد فاصل سالهای 1913 تا 1915 انجام داد، اما آن نیز بدون نتیجه مشخصی پایان یافت.
کشف پلوتو
کاوشهای تصویری که بر مبنای این محاسبات انجام گرفته بودند، تا مدتها بیثمر ماندند، سرانجام اخترشناسی به نام کلاید تامبا شیئی را که این همه چشم به انتظارش بودند در منهای 6 درجه از موقعیت پیش بینی شده ، شناسایی کرد. این سیاره جدید ، نام پلوتو را به خود گرفت. اما طولی نکشید که مشخصات آن (قطر ظاهری کم و درخشش آن که بسیار کمتر از پیش بینیها بود) این تردید را بوجود آورد که جرم پلوتو بسیار کمتر از آن مقدار است که بتواند اختلالی بویژه در حرکات اورانوس و نپتون بوجود بیاورد.
در دهههای 1980 و 1990 رابرت هارینگتون از اخترشناسان رصدخانه نیروی دریایی آمریکا که برای نخستین بار محاسبه کرده بود پلوتو آنقدر کوچک است که نمیتواند اختلالی در مدار اورانوس یا نپتون ایجاد کند، رهبری تحقیقاتی گسترده برای تشخیص علت اصلی مدارهای نامنظم سیاره پلوتو را به عهده گرفت. وی اینگونه محاسبه کرد که حتی در صورت وجود هم، سیاره X باید در فاصلهای معادل 3 برابر فاصله خورشید از مدار نپتون قرار داشته باشد و در عین حال سیارهای بشدت خسوف و کــسوفی باشد. مطرحشدن این یافتهها از سوی محققان و صاحبنظران با درکهای متفاوتی روبهرو شد.
اما در سال 1972 دنیای علم شاهد طرح نظریه عجیب و البته بحثبرانگیز دیگری درخصوص این سیاره بود. در آن سال ژوزف برادی از رصدخانه ملی لاورنس لیورمور به مطالعه دقیق بینظمیهایی در دنبالهدار هالی پرداخت. وی مدعی شد این بینظمیها میتواند ناشی از وجود سیارهای در حد و اندازه مشتری باشد که در نقطهای از منظومه شمسی فراتر از نپتون قرار داشته و به دور خورشید میچرخد.
این نظریه به دلیل آن که بسیار جنجالبرانگیز بود از سوی اخترشناسانی نظیر برایان مارسدن از دانشگاه هاروارد آمریکا مورد حمله قرار گرفت.
او که درخصوص سیاره X تردیدهایی را مطرح کرده بود، در پاسخ به این نظریه جنجالی گفت : بینظمیهایی که در دنبالهدار هالی وجود دارد، تصادفی است و براحتی میتوان گفت که تنها خطاهای رصدی هستند و نه چیز دیگر.
رد نظریه وجود سیاره دهم
طولی نکشید که این نظریهها با بحثها و مخالفتها روبرو شد. ابتدا شبیه سازیهایی که با توجه به چگالی و آلبیدویی (قدرت بازتاب ، سپیدی) پذیرفتنی با این سیاره انجام گرفتند، نشان دادند که باید قدر (میزان روشنایی هر ستاره که با مقیاسی لگاریتمی سنجیده میشود، هر چه میزان عددی قدر ستاره بیشتر باشد، ستاره کم فروغتر است) نزدیک به 11 تابش داشته باشد. مشکل بتوان باور کرد که شیئی چنان درخشان تا کنون از چشم مشاهده گران و رصد کنندگان آسمان ، پنهان مانده باشد.
پژوهشهای تصویری نیز نتیجهای نداشت و سرانجام ، محاسباتی که دو گروه از دانشمندان ، یکی در رصدخانه نیروی دریایی آمریکا و دیگری در دانشگاه هاروارد ، انجام دادند ثابت کرد که وجود چنین سیارهای از نظر دینامیکی ناممکن است، زیرا با پیکربندی منظومه شمسی ناسازگار است.
از سر گیری تحقیقات
بار دیگر مسأله اختلالهای بر جا مانده از حرکات اورانوس و نپتون بر سر زبان افتاد. این بار داشنمندان دیگری ، با کمک محاسبههای رایانهای خود ، چهره این سیاره فرضی را چنین ترسیم کردند :
سیارهای که جرم آن میان دو و پنج برابر کره زمین است، که بر مداری بسیار طویل و با زاویه بسیار شیب دار در صفحه دایرة البروج ، در فاصلهای از خورشید که از 50 تا 100 واحد نجومی متغیر است با دوره تناوب چرخش نزدیک به 800 سال.
شاید طی یکی از گذرهایش در پایینترین مرحله ، در خیلی سال پیش ، این کره ، حرکت قمر اصلی نپتون ، یعنی تریتون را معکوس ساخته است. این ماه تنها ماه سامانه خورشیدی است که حرکت رجوعی دارد, که مدار آن مخالف مدار سیاره است. ضمن آنکه پلوتو را از خانواده اقمار نپتون بیرون آورده ، آن را در مدار خورشیدی قرار داده است.
هارینگتن ، پس از توفیق در محاسباتش ، الگوی تازهای را ارائه داد: الگوی کره ای چهار برابر جرم زمین که در فاصله ای حدود 2.5 برابر پلوتو ، به دور خورشید میچرخد. این کره فرضی با قدر نزدیک به 14 که در صورت فلکی عقرب واقع شده تا کنون از چشم راصدان آسمان پهناور ، پنهان شده و چهره در نقاب فرو برده است.
رصد نیبیرو توسط ماهواره ایراس
این جرم اولین بار در 30 دسامبر سال 1983 توسط ایراس ( ماهواره ستاره شناسی مادون قرمز ) دیده شد. طرفداران نیبیرو بر این عقیده هستند که تلسکوپ ایراس در حقیقت سیاره سرگردان را رصد کرده است.
گزارش نیویورک تایمز : Jan 30, 1983
چیزی در دورترین نقطه منظومه شمسی ما وجود دارد که اورانوس و نپتون را به شدت با خود می کشد. یک نیروی جاذبه قوی که این دو سیاره غول پیکر را دچار آشفتگی می کند و باعث ایجاد بی نظمی هایی در مدارهای آنها می شود. این نیرو حاکی از حضوری نامرئی و دور است ، حضور یک جرم بزرگ – یا همان سیاره ایکسی که مدتها دنبالش بوده ایم. ستاره شناسان چنان از وجود این سیاره اطمینان دارند که نام آن را “ سیاره ایکس – دهمین سیاره [ بدون در نظر گرفتن ماه و خورشید ] “ گذاشته اند.
روز شمار اتفاقات
این جرم اولین بار در 30 دسامبر سال 1983 توسط ایراس ( ماهواره ستاره شناسی مادون قرمز ) دیده شد. طرفداران نیبیرو بر این عقیده هستند که تلسکوپ ایراس در حقیقت سیاره سرگردان را رصد کرده است.
واکنش روزنامه ها
خبر رصد سیاره X توسط ایراس در 6 روزنامه به چاپ رسید هرچند که در 1984 ناسا وجود سیاره دهم را منکر شد.گزارش نیویورک تایمز : Jan 30, 1983
چیزی در دورترین نقطه منظومه شمسی ما وجود دارد که اورانوس و نپتون را به شدت با خود می کشد. یک نیروی جاذبه قوی که این دو سیاره غول پیکر را دچار آشفتگی می کند و باعث ایجاد بی نظمی هایی در مدارهای آنها می شود. این نیرو حاکی از حضوری نامرئی و دور است ، حضور یک جرم بزرگ – یا همان سیاره ایکسی که مدتها دنبالش بوده ایم. ستاره شناسان چنان از وجود این سیاره اطمینان دارند که نام آن را “ سیاره ایکس – دهمین سیاره [ بدون در نظر گرفتن ماه و خورشید ] “ گذاشته اند.
گزارش واشنگتن پست : Dec 31, 1983
یک جرم آسمانی که احتمالاٌ به بزرگی سیاره مشتری است و احتمالاٌ چنان به زمین نزدیک است که قسمتی از منظومه شمسی خواهد بود که تابحال در سمت صورت فلکی اریون (شکارچی) یافت شده است. این جرم چنان اسرارآمیز است که ستاره شناسان نمی دانند کدام یک از این موارد است :
- یک سیاره است
- یک ستاره دنباله دار غول پیکر
- یک شبه ستاره که هرگز آنقدر داغ نبوده که تبدیل به ستاره شود
- یک کهکشان دور که بسیار جوان و هنوز در مراحل آغازین شکل دهی اولین ستارگانش است
نقش اِس-پی-تی و هارپ
البته این فقط پاره ای از جزییات بوده است. بسیاری بر این عقیده هستند که ناسا پی به وجود این سیاره برده است و می خواهد با پنهان نگه داشتن آن از وحشت مردم جلوگیری کند. هم اکنون پایگاهی در قطب جنوب مشغول بررسی سیاره نیبیرو هستند. گفته می شود که پروژه عظیم هارپ هم در راستای رصد نیبیرو به کار گرفته شده است.
البته این فقط پاره ای از جزییات بوده است. بسیاری بر این عقیده هستند که ناسا پی به وجود این سیاره برده است و می خواهد با پنهان نگه داشتن آن از وحشت مردم جلوگیری کند. هم اکنون پایگاهی در قطب جنوب مشغول بررسی سیاره نیبیرو هستند. گفته می شود که پروژه عظیم هارپ هم در راستای رصد نیبیرو به کار گرفته شده است.
تلسکوپ قطب جنوب |
هارپ |
روز شمار اتفاقات
به دلیل کمبود وقت ترجمه نکردم
1979
The market Zecharia Sitchin’in book 3 years after the emergence of the American Astronomy Association launched Planet X project.
1981
Pluto’nun orbit on irregularities identified in the 10th does not exist on the planet, and launched investigations.
1982
NASA official as 10th has accepted the presence of planets.
1983: Nibiru NASA’s IRAS (Infrared Astronomical Satellite) satellites with the 10th planet first seen
1992
Kuiper belt on the first studies at the University of Hawaii by David Jewitt and Jane Luu started. 400 from that date until today revealed Kuiper Object Region.
1998
at the beginning of the 1970s sent out of space vehicles to reduce the speed of attention was on (Pioneer 10, Pioneer 11). The reason for this could not be understood at the beginning of 90 years. This year it was learned that due to the power of the 2001 shooting KX76′nın.
2000
Neos (Near Earth Objects) project that could endanger life possible within the scope of world objects on the work started.
February 2001
Kuiper belt in orbit around the comet named dolanan CR105 started working on specific disorders. There will be a major cause of irregularities of the planet has been concluded.
4 April 2001
Arizona Lowell by Observation Center as 2001 KX76 by Robert Millis and friends were catalog.
7 January 2001
Neuchatel in Switzerland was also observed in the house. After a week when scientists announced the discovery of the news media indicate that it was unfounded.
11 April 2001
National Optical Astronomy Observatory (NOAO) by the tenth planet, Trans Neptunian Object (TNO) 28976 = 2001 has been approved as KX76.
23 August 2001
ESO, announced in 2001 is greater KX76′nın Ceres’ten.
2001
Deep Ecliptic Survey, a project of the Nibiru’nun first digital image was taken (near Tucson (AZ) Kittler Peak National Observatory and Chile’s Cerro Tololo Inter-American Observatory).
2001
Nibiru’nun albedosu, color and other features saptandı (Magellan Instant Camera (Magic), with 6.5-meter Magellan telescope at Las Campanas’taki observatory (Chile).
2003
10 Each side of the planet’s approaching the world with the effects of earthquakes of various sizes to be started. Increasing the number of casualties in the earthquake began this yolaçmayan.
2003
Since the mid 1980s due to abnormalities in the sun occurs understood. Effect of changes in the sun with Nibiru’nun the world have started to review all gözlemevlerinde sun.
17 April 2003
2001 KX76′nin name was changed to Ixion
چرا نیبیرو برای ما مهم است؟
نیبیرو و آنوناکی دو نام به هم چسبیده هستند که یکی بدون دیگری معنا ندارد. حضور آنوناکی بر زمین و آثار و دخالتهای آنها در این سیاره غیر قابل چشم پوشی است. پس ستاره ای که خاستگاه این موجودات یا خدایان است نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. مشکل اینجاست که اگر باور کنیم نیبیرو در منظومه ما وجود دارد، لزوما باید قبول کنیم که زمین تا سال ٢٠١٢ یا کاملا نابود می شود و یا اکثریت جمعیت آن کشته خواهند شد.
از نیبیرو چه می دانیم؟
1976
Zecheria Sitchin'in 12th Planet of the book appeared on the market1979
The market Zecharia Sitchin’in book 3 years after the emergence of the American Astronomy Association launched Planet X project.
1981
Pluto’nun orbit on irregularities identified in the 10th does not exist on the planet, and launched investigations.
1982
NASA official as 10th has accepted the presence of planets.
1983: Nibiru NASA’s IRAS (Infrared Astronomical Satellite) satellites with the 10th planet first seen
1992
Kuiper belt on the first studies at the University of Hawaii by David Jewitt and Jane Luu started. 400 from that date until today revealed Kuiper Object Region.
1998
at the beginning of the 1970s sent out of space vehicles to reduce the speed of attention was on (Pioneer 10, Pioneer 11). The reason for this could not be understood at the beginning of 90 years. This year it was learned that due to the power of the 2001 shooting KX76′nın.
2000
Neos (Near Earth Objects) project that could endanger life possible within the scope of world objects on the work started.
February 2001
Kuiper belt in orbit around the comet named dolanan CR105 started working on specific disorders. There will be a major cause of irregularities of the planet has been concluded.
4 April 2001
Arizona Lowell by Observation Center as 2001 KX76 by Robert Millis and friends were catalog.
7 January 2001
Neuchatel in Switzerland was also observed in the house. After a week when scientists announced the discovery of the news media indicate that it was unfounded.
11 April 2001
National Optical Astronomy Observatory (NOAO) by the tenth planet, Trans Neptunian Object (TNO) 28976 = 2001 has been approved as KX76.
23 August 2001
ESO, announced in 2001 is greater KX76′nın Ceres’ten.
2001
Deep Ecliptic Survey, a project of the Nibiru’nun first digital image was taken (near Tucson (AZ) Kittler Peak National Observatory and Chile’s Cerro Tololo Inter-American Observatory).
2001
Nibiru’nun albedosu, color and other features saptandı (Magellan Instant Camera (Magic), with 6.5-meter Magellan telescope at Las Campanas’taki observatory (Chile).
2003
10 Each side of the planet’s approaching the world with the effects of earthquakes of various sizes to be started. Increasing the number of casualties in the earthquake began this yolaçmayan.
2003
Since the mid 1980s due to abnormalities in the sun occurs understood. Effect of changes in the sun with Nibiru’nun the world have started to review all gözlemevlerinde sun.
17 April 2003
2001 KX76′nin name was changed to Ixion
چرا نیبیرو برای ما مهم است؟
نیبیرو و آنوناکی دو نام به هم چسبیده هستند که یکی بدون دیگری معنا ندارد. حضور آنوناکی بر زمین و آثار و دخالتهای آنها در این سیاره غیر قابل چشم پوشی است. پس ستاره ای که خاستگاه این موجودات یا خدایان است نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. مشکل اینجاست که اگر باور کنیم نیبیرو در منظومه ما وجود دارد، لزوما باید قبول کنیم که زمین تا سال ٢٠١٢ یا کاملا نابود می شود و یا اکثریت جمعیت آن کشته خواهند شد.
از نیبیرو چه می دانیم؟
گرچه نیبیرو را سیاره دوازدهم خوانده اند، جالب اینست که این سیاره به منظومه شمسی ما تعلق ندارد. در حقیقت، سیاره ای است از یک منظومه شمسی دیگر که ستاره دیگری ، خورشید آن بوده و خاموش شده است. طبق داده های کلی نیبیرو ستاره ایست تاریک معروف به دوقلوی خورشید در منظومه شمسی. این ستاره مانند زمین به دور خورشید می چرخد اما در عین حال سیارات و ماههایی دارد که به دور آن گردش می کنند. مدار نیبیرو بسیار دورتر از مدار پلوتو است و در حال چرخش تا 50 میلیارد مایل از خورشید فاصله می گیرد. گفته می شود سیاره نیبیرو هر 3600 سال یکبار وارد مدار نزدیک به زمین می شود و باعث تغییرات آب و هوایی و فعالیت هایی در سطح پوسته زمین میشود.
طبق کتابهای سیتچین، مدار نیبیرو به دور خورشید بیضی است، که این مدار، نیبیرو را بسیار دورتر از پلوتو در دورترین نقطه قرار می دهد، و نزدیکترین فاصله ای که با خورشید خواهد داشت، منتهی الیه کمربند سیارکها ( آسترویدی) است. ( کمربند سیارکها نواری از فضا را بین مدارهای مریخ و ژوپیتر اشغال می کنند ) 3600 سال طول می کشد تا نیبیرو مدار خود را یک دور کامل کند و آخرین باری که از خورشید گذشته است، حدود 1600 سال قبل از میلاد مسیح بوده است.
چگونگی تاثیر گذاری نیبیرو بر زمین
برخی بر این باورند که آنوناکی های نیبیرو بزودی مجدداٌ به زمین باز می گردند. آنها عقیده دارند که سیاره ایکس در ماه دسامبر سال 2012 مدار 3600 ساله خود به دور خورشید ما را تکمیل می کند. همانطور که الان می توانید تصور کنید، تاثیرات جاذبه ای یک سیاره بزرگ و قابل ملاحظه – وقتی که به قسمت داخلی منظومه شمسی نزدیک می شود، می تواند اثرات ویرانگری بر مدارهای دیگر سیارات داشته باشد . در اثر این نزدیکی اکوسیستم زمین به هم میریزد. سونامی – طوفانها و گردبادهای غول آسا شکل می گیرند. آتشفشانها فوران می کنند و جای قطبهای مغناطیسی شمال و جنوب عوض می شوند. در نتیجه این تغییرات زلزله ها ی بزرگ رخ می دهند و آب دریاها و اقیانوسها بالا می آیند.
امروزه حواث طبیعی زیادی کره زمین را تهدید می کنند.آیا براستی این همه حوادث غیر مترقبه می تواند بخشی از چرخه طبیعی زمین باشد؟ آیا این احتمال وجود دارد که علت اصلی این حوادث را میبایست در ورای فضای کره زمین جستجو کنیم و یا حداقل امکان آن را بدهیم که چنین تحولات سریعی می تواند منشاء فرا زمینی هم داشته باشد؟
حال مسئله ای پدید می آید. اگر بگوییم که نزدیک شدن نیبیرو به زمین دچار این تغییرات جدی در زمین میشود, شاید عکس این قضیه هم صادق باشد. یعنی زلزله های امروزه, فوران آتشفشان ها و گرمای زمین همگی به خاطر نزدیک شدن سیاره ای با جاذبه بالا به زمین می باشد.
همانطور که می بینیم تغییرات آب و هوایی کره زمین در حال افزایش است ، از ابتدای سال جاری تاکنون زلزله های شدید زیادی رخ داده و آتشفشان ایسلند پس از دویست سال فوران نموده و انتظار فوران آتشفشانهای دیگر نظیر " کاتلا " در آیسلند و " یلوستون " در آمریکا توسط دانشمندان تایید شده و بسیاری از کارشناسان علت این وقایع را همزمانی نزدیک شدن نیبیرو به زمین و دور شدن آن از پلوتو می دانند و بر اساس نمودارها و تصاویر موجود این اتفاق در سالهای 2012 تا 2014 رخ می دهد. یعنی در این سالها تاثیر نیبیرو به بیشترین حد خود می رسد و کمترین فاصله را با زمین خواهد داشت.
چه عاملی باعث گرمای در حال افزایش زمین شده؟
همان طور که میدانید؛ عده زیادی گرمای زمین را بر اثر گازهای گل خانه ای دانسته اند به طوری که این گازها در جو قرار میگیرند و موجب جلوگیری از خروج پرتوهای گرمایی یا فرابنفش زمین میشوند . این فرضیه که بسیار به آن تکیه میشود؛ به عنوان یک دروغ بزرگ از آن یاد شده است .
عده ای معتقد اند که گرمای زمین بر اثر فعالیت های ستاره ها و جابجایی ستاره های دنباله دار از جمله نیبیرو است. کسانیکه مدافع وجود نیبیرو هستند معتقد به جعلی بودن گرم شدن زمین ( لینک مستند تهیه شده ) و اثر گاز دی اکسید کربن بر آب و هوا هستند و معتقدند گازهای گلخانه ای سبب گرم شدن زمین نمی شوند و آب شدن یخهای قطب به دلیل بالا رفتن دمای زمین نیست. سالها پیش گروهی از دانشمندان هواشناسی و زمین شناسی دست به آزمایشات و تحقیقاتی زدند و پرده از یک دروغ جهانی برداشتند.
پدیده ای به نام گرم شدن زمین بر اثر گازهای گلخانه ای یک داستان تخیلی بیشتر نیست. نتایج این تحقیقات به همراه مدارک علمی توسط این افراد در این وب سایتقابل دسترسی است.
بنابر این دریافتیم که گرم شدن زمین بر اثر گاز های گلخانه ای تنها یک فرضیه یا چیزی کم تر از آن است و اصلا پایه و اساس علمی چندانی ندارد.
اگر علت گرم شدن زمین را فعالیت های سیاره نیبیرو که هر 3600 سال به زمین نزدیک میشود بدانیم؛ بنابراین جاذبه این سیاره موجب بالا آمدن مواد نیمه جامد درون زمین میشود یعنی همان حالتی که هنگام نزدیک شدن ماه به زمین اتفاق می افتد اما از آن جایی که این سیاره یا ستاره چندین برابر زمین است؛ مسلما نتایج عظیمتری خواهد داشت .
آیا نیبیرو بر دیگر سیارات نیز تاثیر می گذارد؟
بله. دانشمندان در این روزها پی برده اند که جرمی بر روی منظومه شمسی تاثیر گذشته است به طور مثال می توان به اخبار زیر اشاره کرد :
حتی منجمین و ستاره شناسان برجسته هم مدت مدیدی این فرضیه را که سیاره ناشناخته ای - سیاره ایکس – ممکن است در آن طرف مدار پلوتو وجود داشته باشد ، مورد مطالعه قرار داده اند. وجود چنین سیاره ای در آنجا می تواند شرحی از بی نظمی هایی را که در مدارهای نپتون و اورانوس وجود دارد بدهد. این جرم غیر قابل رویت به نظر می رسد آنها را به شدت می کشد.
برای درک بهتر تاثیرات حرکت نیبیرو و نحوه چرخش آن به دور خورشید ، کارشناسان فضایی, مدلی را تهیه کرده اند که تصاویر آنها با توضیحات مربوطه دراین لینک نشان داده شده است.
آیا تاریخ تکرار می شود؟
بسیاری از سایتهایی که به وجود نیبیرو و نزدیک شدن و تاثیر مخرب آن بر روی کره زمین و پایان حیات بشر اعتقاد دارند ، مهمترین دلیل خود را وقوع حوادثی بزرگ در طی حیات انسان بر روی کره زمین و مخفی شدن تمدنهای پیشرفته گذشته و باقی ماندن آثار حیرت انگیز آنها مثل تمدن سومریان ، مصر باستان و مایاها و کشف اجزایی از قاره آتلانتیس در قعر اقیانوس اطلس و نشانه هایی از تمدن مو (لموریا ) در ژاپن و یا جزایر هاوایی ذکر می کنند و معتقدند که در دوره های متوالی حیات بر روی زمین ، تمدنهایی ایجاد و پیشرفت نموده که یکباره با حوادثی نظیر زلزله و سیل و غرق و شدن و یا آتشفشانهای عظیم و برخورد شهابسنگ های عظیم از بین رفته اند و آثار بجا مانده از سومریان و مایاها و نقاشی های مصر باستان حاکی از آن است که هر دوره های مختلف حیات بشر با نزدیک شدن ستاره ای بالدار که تصاویر رمزی آن در همه تمدنهای پیشین وجود دارد ، حوادثی عظیم روی داده و تقریبا موجب از بین رفتن نسل بشر شده و مجددا پس از آن بازماندگان آنها با انتشار بر روی زمین و یافتن مکانهای جدید برای زندگی ، دوره بعدی حیات را آغاز نموده اند .
بسیاری از صفحات اینترنتی برای اثبات این نظریه به کتیبه های سومریان و تقویم پیشرفته مایاها که در سال 2012 پایان می باید استناد می کنند و معتقدند که در این سال حیات بشر بر روی زمین پایان می یابد و یا بسیاری از جمعیت کره زمین یا دو سوم آن و یا نود درصد جمعیت انسانها از بین خواهند رفت.
آیا نیبیرو همان اریس هست؟
نظریه تشکیل کمربند سیارک ها
گفته می شود کمربند سیاره ای به خاطر برخورد یکی از ماههای نیبیرو و سیاره سابق منظومه شمسی ( بین مریخ و مشتری ) شکل گرفته است که منجر به تشکیل سطحی از خرده سنگ در این مدار گشته.چگونگی تاثیر گذاری نیبیرو بر زمین
برخی بر این باورند که آنوناکی های نیبیرو بزودی مجدداٌ به زمین باز می گردند. آنها عقیده دارند که سیاره ایکس در ماه دسامبر سال 2012 مدار 3600 ساله خود به دور خورشید ما را تکمیل می کند. همانطور که الان می توانید تصور کنید، تاثیرات جاذبه ای یک سیاره بزرگ و قابل ملاحظه – وقتی که به قسمت داخلی منظومه شمسی نزدیک می شود، می تواند اثرات ویرانگری بر مدارهای دیگر سیارات داشته باشد . در اثر این نزدیکی اکوسیستم زمین به هم میریزد. سونامی – طوفانها و گردبادهای غول آسا شکل می گیرند. آتشفشانها فوران می کنند و جای قطبهای مغناطیسی شمال و جنوب عوض می شوند. در نتیجه این تغییرات زلزله ها ی بزرگ رخ می دهند و آب دریاها و اقیانوسها بالا می آیند.
امروزه حواث طبیعی زیادی کره زمین را تهدید می کنند.آیا براستی این همه حوادث غیر مترقبه می تواند بخشی از چرخه طبیعی زمین باشد؟ آیا این احتمال وجود دارد که علت اصلی این حوادث را میبایست در ورای فضای کره زمین جستجو کنیم و یا حداقل امکان آن را بدهیم که چنین تحولات سریعی می تواند منشاء فرا زمینی هم داشته باشد؟
حال مسئله ای پدید می آید. اگر بگوییم که نزدیک شدن نیبیرو به زمین دچار این تغییرات جدی در زمین میشود, شاید عکس این قضیه هم صادق باشد. یعنی زلزله های امروزه, فوران آتشفشان ها و گرمای زمین همگی به خاطر نزدیک شدن سیاره ای با جاذبه بالا به زمین می باشد.
همانطور که می بینیم تغییرات آب و هوایی کره زمین در حال افزایش است ، از ابتدای سال جاری تاکنون زلزله های شدید زیادی رخ داده و آتشفشان ایسلند پس از دویست سال فوران نموده و انتظار فوران آتشفشانهای دیگر نظیر " کاتلا " در آیسلند و " یلوستون " در آمریکا توسط دانشمندان تایید شده و بسیاری از کارشناسان علت این وقایع را همزمانی نزدیک شدن نیبیرو به زمین و دور شدن آن از پلوتو می دانند و بر اساس نمودارها و تصاویر موجود این اتفاق در سالهای 2012 تا 2014 رخ می دهد. یعنی در این سالها تاثیر نیبیرو به بیشترین حد خود می رسد و کمترین فاصله را با زمین خواهد داشت.
چه عاملی باعث گرمای در حال افزایش زمین شده؟
همان طور که میدانید؛ عده زیادی گرمای زمین را بر اثر گازهای گل خانه ای دانسته اند به طوری که این گازها در جو قرار میگیرند و موجب جلوگیری از خروج پرتوهای گرمایی یا فرابنفش زمین میشوند . این فرضیه که بسیار به آن تکیه میشود؛ به عنوان یک دروغ بزرگ از آن یاد شده است .
عده ای معتقد اند که گرمای زمین بر اثر فعالیت های ستاره ها و جابجایی ستاره های دنباله دار از جمله نیبیرو است. کسانیکه مدافع وجود نیبیرو هستند معتقد به جعلی بودن گرم شدن زمین ( لینک مستند تهیه شده ) و اثر گاز دی اکسید کربن بر آب و هوا هستند و معتقدند گازهای گلخانه ای سبب گرم شدن زمین نمی شوند و آب شدن یخهای قطب به دلیل بالا رفتن دمای زمین نیست. سالها پیش گروهی از دانشمندان هواشناسی و زمین شناسی دست به آزمایشات و تحقیقاتی زدند و پرده از یک دروغ جهانی برداشتند.
پدیده ای به نام گرم شدن زمین بر اثر گازهای گلخانه ای یک داستان تخیلی بیشتر نیست. نتایج این تحقیقات به همراه مدارک علمی توسط این افراد در این وب سایتقابل دسترسی است.
بنابر این دریافتیم که گرم شدن زمین بر اثر گاز های گلخانه ای تنها یک فرضیه یا چیزی کم تر از آن است و اصلا پایه و اساس علمی چندانی ندارد.
اگر علت گرم شدن زمین را فعالیت های سیاره نیبیرو که هر 3600 سال به زمین نزدیک میشود بدانیم؛ بنابراین جاذبه این سیاره موجب بالا آمدن مواد نیمه جامد درون زمین میشود یعنی همان حالتی که هنگام نزدیک شدن ماه به زمین اتفاق می افتد اما از آن جایی که این سیاره یا ستاره چندین برابر زمین است؛ مسلما نتایج عظیمتری خواهد داشت .
آیا نیبیرو بر دیگر سیارات نیز تاثیر می گذارد؟
بله. دانشمندان در این روزها پی برده اند که جرمی بر روی منظومه شمسی تاثیر گذشته است به طور مثال می توان به اخبار زیر اشاره کرد :
- قمر نپتون -تریتون- گرمتر شده است ( بی بی سی ساینس 25 جولای 1995 )
- پلوتو گرمای بی سابقه ای را تجربه می کند ( 22اکتبر 2002 اخبار تکنولوزژی دانشگاه ماسا چوست )
- فعالیت آتشفشانی در قمر مشتری ای او ( ایکاروس استرونومی نوامبر 2002)
- گرمای مریخ ( ای بی سی دسامبر 2002 )
- و همچنین گرمای زحل در سایت اینتر استار که توسط چند تن از دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا مورد بررسی قرار گرفت که کاملا گرما در جو زحل مشاهده می شد.
حتی منجمین و ستاره شناسان برجسته هم مدت مدیدی این فرضیه را که سیاره ناشناخته ای - سیاره ایکس – ممکن است در آن طرف مدار پلوتو وجود داشته باشد ، مورد مطالعه قرار داده اند. وجود چنین سیاره ای در آنجا می تواند شرحی از بی نظمی هایی را که در مدارهای نپتون و اورانوس وجود دارد بدهد. این جرم غیر قابل رویت به نظر می رسد آنها را به شدت می کشد.
برای درک بهتر تاثیرات حرکت نیبیرو و نحوه چرخش آن به دور خورشید ، کارشناسان فضایی, مدلی را تهیه کرده اند که تصاویر آنها با توضیحات مربوطه دراین لینک نشان داده شده است.
آیا تاریخ تکرار می شود؟
بسیاری از سایتهایی که به وجود نیبیرو و نزدیک شدن و تاثیر مخرب آن بر روی کره زمین و پایان حیات بشر اعتقاد دارند ، مهمترین دلیل خود را وقوع حوادثی بزرگ در طی حیات انسان بر روی کره زمین و مخفی شدن تمدنهای پیشرفته گذشته و باقی ماندن آثار حیرت انگیز آنها مثل تمدن سومریان ، مصر باستان و مایاها و کشف اجزایی از قاره آتلانتیس در قعر اقیانوس اطلس و نشانه هایی از تمدن مو (لموریا ) در ژاپن و یا جزایر هاوایی ذکر می کنند و معتقدند که در دوره های متوالی حیات بر روی زمین ، تمدنهایی ایجاد و پیشرفت نموده که یکباره با حوادثی نظیر زلزله و سیل و غرق و شدن و یا آتشفشانهای عظیم و برخورد شهابسنگ های عظیم از بین رفته اند و آثار بجا مانده از سومریان و مایاها و نقاشی های مصر باستان حاکی از آن است که هر دوره های مختلف حیات بشر با نزدیک شدن ستاره ای بالدار که تصاویر رمزی آن در همه تمدنهای پیشین وجود دارد ، حوادثی عظیم روی داده و تقریبا موجب از بین رفتن نسل بشر شده و مجددا پس از آن بازماندگان آنها با انتشار بر روی زمین و یافتن مکانهای جدید برای زندگی ، دوره بعدی حیات را آغاز نموده اند .
بسیاری از صفحات اینترنتی برای اثبات این نظریه به کتیبه های سومریان و تقویم پیشرفته مایاها که در سال 2012 پایان می باید استناد می کنند و معتقدند که در این سال حیات بشر بر روی زمین پایان می یابد و یا بسیاری از جمعیت کره زمین یا دو سوم آن و یا نود درصد جمعیت انسانها از بین خواهند رفت.
تصویر گرفته شده تلسکوپ هابل اریس در راست و دیسنومیا در چپ |
آیا نیبیرو همان اریس هست؟
در 21 اکتبر 2003 عکــس هایی از این سیاره توسط تلسکوپ 48 اینچ پالومار گرفته شد اما فاصله این سیاره آنچنان زیاد بود که حرکت آن در پسزمینه ستارگان تا سال 2005 که دادههای مربوط به این شیء دوباره مورد بررسی قرار گرفت مشاهده نشد. در ژانویه سال 2005 میلادی دانشمندانی بنام مایکل ای براون و چاد تراجیللوو دیوید ال رابینوویتز , عکــسها و داده های مربوط به این اکتشاف را مورد بررسی قرار دادند که موجب کشف سیاره اریس شد و ابتدا نام آن را X برگرفته از Xena گذاشتند. تلاش های بعدی منجر به کشف قمری برای این سیاره شد. این قمر دیسنومیانام دارد. در سال 2005 پس از مشخص شدن مدار سیاره ایکس و قمر آن، نام آن را رسما اریس [ با شماره رسمی 2003 UB313 ] گذاشتند.
علاوه بر اریس, نمسیس، سدنا و V838 Mon هم کاندیدای نیبیرو بودن هستند.
چرا دولت ها دست به مخفی کاری می زنند؟
تصویر فرضی از نمسیس |
سیاره سدنا |
علاوه بر اریس, نمسیس، سدنا و V838 Mon هم کاندیدای نیبیرو بودن هستند.
تاریخ کشف بعضی از سیارات یا سیارات کوتوله
Ceres : 1 January 1801
Charon : 22 June 1978
50000 Quaoar : 05 June 2002 on an image taken 04 June 2002
90377 Sedna : 14 November 2003
90482 Orcus : 17 February 2004
Haumea : 28 December 2004 (Brown et al.); July 2005 (Ortiz et al.)
Eris =Xena : 5 January 2005 on an image taken 21 October 2003
Makemake : 31 March 2005
Dysnomia=Gabrielle : 10 September 2005
Charon : 22 June 1978
50000 Quaoar : 05 June 2002 on an image taken 04 June 2002
90377 Sedna : 14 November 2003
90482 Orcus : 17 February 2004
Haumea : 28 December 2004 (Brown et al.); July 2005 (Ortiz et al.)
Eris =Xena : 5 January 2005 on an image taken 21 October 2003
Makemake : 31 March 2005
Dysnomia=Gabrielle : 10 September 2005
چرا دولت ها دست به مخفی کاری می زنند؟
اما با نزدیک شدن نیبیرو به زمین به زودی این جرم آسمانی در آسمان ما قابل رویت خواهد بود . برخی معتقدند تا پیش از رسیدن نیبیرو به نزدیکی مدار زمین ، ناسا با یک تئوری جدید خبر از عبور یک ستاره دنباله دار و یا یک جرم آسمانی بزرگ را خواهد داد که احتمالا سنگی جدا شده از اقمار مشتری است!
دلیل سرپوش گذاری بر روی این مسئله به گمان عده ای از محققان جلوگیری از یک وحشت جهانی است و همچنین پنهان کردن تکنولوژی و علومی فوق پیشرفته دولتها برای سفر به سایر جهانها است.
شاید آنها می دانند این امر حتمی است و چاره ای از آن نیست و نمی توان جلوی نزدیک شدن این سیاره را گرفت و آنچه باید اتفاق بیفتد خواهد افتاد و خبر دادن آن بطور رسمی موجب مختل شدن زندگی عادی مردم می شود و نباید مردم را از آن آگاه کرد.
آمادگی جهانی برای وقایع سال 2012
در حالی که منابع رسمی در کشورهای غربی و آمریکا بسیاری از اطلاعات موجود درباره نیبیرو را انکار می کنند و سعی می کنند به آن وجهه عادی بدهند ، با این حال بسیاری از این کشورها خود را برای وقایع سال 2012 آماده کرده اند و در بسیاری از کشورها پناهگاه هایی برای این منظور ساخته شده است. مسئولان شرکت وی-وو در آمريكا قصد دارند پناهگاه تجاری زيرزميني براي افرادي بسازند که ميخواهند از وقايع فاجعهآميزی مانند برخورد يک سيارک به زمين و يا يک حمله هستهای جان سالم به در ببرند.برای اطلاع بیشتر از این پناهگاه ها اینجا کلیک کنید.
پدیده ظاهر شدن دو یا چند خورشید در آسمان
از سویی دیگر در سالهای گذشته پدیده دیده شدن دو خورشید در آسمان در نقاط مختلف جهان ثبت شده که می تواند نشان از صحیح بودن فرضیه نزدیک شدن نیبیرو به زمین باشد. تصاویر و کلیپهای متعددی در سایتهای مختلف و از جمله یوتیوب در خصوص مشاهده شدن دو خورشید در آسمان وجود دارد که غیر قابل انکار است ولی باز ناسا اصرار دارد که این کلیپها تقلبی و با استفاده از دو لنز مختلف تصویر برداری و مونتاژ شده اند و این در حالی است که مشاهدات مختلف در نقاط مختلف جهان به حدی است که نمی توان نسبت دروغ به همه آنها داد. پدیده ظاهر شدن دو خورشید در آسمان ابتدا در قطب جنوب مشاهده شد و سپس در کشورهای نیمکره جنوبی و در سال جاری نیز این پدیده در اسپانیا و آلمان گزارش شده است. در سال 2007 تا 2009 نیز در کشورهای شیلی و مکزیک و سایر کشورهای آمریکای جنوبی و نیز در آیداهو در آمریکا این پدیده گزارش شده است.
توضیح علمی خورشیدهای دروغین یا کاذب
این پدیده به طور رسمی سان-داگ خوانده می شود ولی به نام های هاله، خورشید کاذب، حضیض خورشید، خورشيدهاي دروغين و یا پارهلیا نیز شناخته می شود. خورشید کاذب معمولا اغلب زمانی دیده می شود که خورشید در آسمان پایین باشد نه در هنگام نیم روز.
هاله یا خورشید کاذب هنگاميكه نور خورشيد از ميان بلورهاي بسيار ريز و تخت موجود در جو مي گذرد و شكسته و منعكس مي شوند، بوجود مي آيند. این بلورهای یخ، بسته به جهت و اندازه شان و اندازه ی ابرهای سیروس در آسمان، مانند یک منشور نور خورشید را خم کرده و حلقه ای به دور آن به وجود می آورند. شکل هاله هم بستگی به ارتفاع خورشید در آسمان دارد.
وقتی نور خورشید از میان دو طرف یک کریستال مسطح عبور میکند، هر دو زاویه از اشعه خورشید و جهتگیری کریستال ها بر شکل و رنگ سان داگها اثر میگذارد. کریستال های غیرهمتراز یا لرزان ، سان داگهای رنگارنگ و کشیده را ایجاد میکنند، وقتی نور از میان کریستال ها تحت زوایای انحرافی غیرمطلوب تا 50 درجه عبور میکنند دنبالۀ سان داگ Tail را ایجاد میکنند که دورتر از خورشید امتداد پیدا میکنند.
خورشیدهای کاذب هميشه با خورشيد زاويه 22 درجه مي سازند، زيرا ساختمان بلوري يخ شش گوش است.
اما آیا تمام سان داگ ها را باید ناشی از یک پدیده هواشناسی دانست؟ یا پدیده هایی وجود دارند که علم قادر به پاسخگویی درباره آنها نیست؟ پدیده ای مثل معجزه خورشید که بعدا درباره آن خواهم نوشت.
دلیل سرپوش گذاری بر روی این مسئله به گمان عده ای از محققان جلوگیری از یک وحشت جهانی است و همچنین پنهان کردن تکنولوژی و علومی فوق پیشرفته دولتها برای سفر به سایر جهانها است.
شاید آنها می دانند این امر حتمی است و چاره ای از آن نیست و نمی توان جلوی نزدیک شدن این سیاره را گرفت و آنچه باید اتفاق بیفتد خواهد افتاد و خبر دادن آن بطور رسمی موجب مختل شدن زندگی عادی مردم می شود و نباید مردم را از آن آگاه کرد.
آمادگی جهانی برای وقایع سال 2012
در حالی که منابع رسمی در کشورهای غربی و آمریکا بسیاری از اطلاعات موجود درباره نیبیرو را انکار می کنند و سعی می کنند به آن وجهه عادی بدهند ، با این حال بسیاری از این کشورها خود را برای وقایع سال 2012 آماده کرده اند و در بسیاری از کشورها پناهگاه هایی برای این منظور ساخته شده است. مسئولان شرکت وی-وو در آمريكا قصد دارند پناهگاه تجاری زيرزميني براي افرادي بسازند که ميخواهند از وقايع فاجعهآميزی مانند برخورد يک سيارک به زمين و يا يک حمله هستهای جان سالم به در ببرند.برای اطلاع بیشتر از این پناهگاه ها اینجا کلیک کنید.
پدیده ظاهر شدن دو یا چند خورشید در آسمان
از سویی دیگر در سالهای گذشته پدیده دیده شدن دو خورشید در آسمان در نقاط مختلف جهان ثبت شده که می تواند نشان از صحیح بودن فرضیه نزدیک شدن نیبیرو به زمین باشد. تصاویر و کلیپهای متعددی در سایتهای مختلف و از جمله یوتیوب در خصوص مشاهده شدن دو خورشید در آسمان وجود دارد که غیر قابل انکار است ولی باز ناسا اصرار دارد که این کلیپها تقلبی و با استفاده از دو لنز مختلف تصویر برداری و مونتاژ شده اند و این در حالی است که مشاهدات مختلف در نقاط مختلف جهان به حدی است که نمی توان نسبت دروغ به همه آنها داد. پدیده ظاهر شدن دو خورشید در آسمان ابتدا در قطب جنوب مشاهده شد و سپس در کشورهای نیمکره جنوبی و در سال جاری نیز این پدیده در اسپانیا و آلمان گزارش شده است. در سال 2007 تا 2009 نیز در کشورهای شیلی و مکزیک و سایر کشورهای آمریکای جنوبی و نیز در آیداهو در آمریکا این پدیده گزارش شده است.
دو خورشید در آسمان شهر هاربین در چین در روز چهارشنبه 14 2007 ظاهر شدند که موجب حیرت همگان شد لینک خبر |
ظاهر شدن سه خورشید در آسمان شهر Leshan واقع در استان Sichuan در 26 جولای لینک خبر |
توضیح علمی خورشیدهای دروغین یا کاذب
این پدیده به طور رسمی سان-داگ خوانده می شود ولی به نام های هاله، خورشید کاذب، حضیض خورشید، خورشيدهاي دروغين و یا پارهلیا نیز شناخته می شود. خورشید کاذب معمولا اغلب زمانی دیده می شود که خورشید در آسمان پایین باشد نه در هنگام نیم روز.
هاله یا خورشید کاذب هنگاميكه نور خورشيد از ميان بلورهاي بسيار ريز و تخت موجود در جو مي گذرد و شكسته و منعكس مي شوند، بوجود مي آيند. این بلورهای یخ، بسته به جهت و اندازه شان و اندازه ی ابرهای سیروس در آسمان، مانند یک منشور نور خورشید را خم کرده و حلقه ای به دور آن به وجود می آورند. شکل هاله هم بستگی به ارتفاع خورشید در آسمان دارد.
پدیده سان-داگ در داکوتای شمالی |
وقتی نور خورشید از میان دو طرف یک کریستال مسطح عبور میکند، هر دو زاویه از اشعه خورشید و جهتگیری کریستال ها بر شکل و رنگ سان داگها اثر میگذارد. کریستال های غیرهمتراز یا لرزان ، سان داگهای رنگارنگ و کشیده را ایجاد میکنند، وقتی نور از میان کریستال ها تحت زوایای انحرافی غیرمطلوب تا 50 درجه عبور میکنند دنبالۀ سان داگ Tail را ایجاد میکنند که دورتر از خورشید امتداد پیدا میکنند.
خورشیدهای کاذب هميشه با خورشيد زاويه 22 درجه مي سازند، زيرا ساختمان بلوري يخ شش گوش است.
اما آیا تمام سان داگ ها را باید ناشی از یک پدیده هواشناسی دانست؟ یا پدیده هایی وجود دارند که علم قادر به پاسخگویی درباره آنها نیست؟ پدیده ای مثل معجزه خورشید که بعدا درباره آن خواهم نوشت.
آیا واقعا فضایی ها وجود دارند؟